بررسی رابطه کیفیت زندگی با همکاری درمانی و سابقه درمان (دارودرمانی) بدون روان درمانی و ویژگی های دموگرافیک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 403
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSYCHO03_272
تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1396
چکیده مقاله:
دیابت نوع 2، یکی از شایعترین اختلالات سایکوسوماتیک و سومین عامل مرگ ومیر در جهان می باشد که عوامل روانشناختی در ایجاد و تشدید علایم آن نقش مهمی ایفا میکنند، همچنین آگاهی وتلاش برای ارتقای سطح کیفیت زندگی از چالش های امروزه علم پزشکی وروانشناسی است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه کیفیت زندگی با همکاری درمانی و سابقه روان درمانی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2مراکز بهداشتی درمانی شهرستان کاشان، ازنوع توصیفیBتحلیلی به روش همبستگی، به شکل مقطعی انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهرستان کاشان و حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 165 نفر از بیماران این شهرستان می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بر اساس نمونه در دسترس با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها ازمقیاس کیفیت زندگی(sf-36)، مقیاس ادهرنس (Adherance) و چک لیست ویژگی های دموگرافیک محقق ساخته استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها، رابطه مستقیم و معنادار بین همکاری درمانی و کیفیت زندگی را نشان داد. همچنین از میان نتایج حاصل از همبستگی میان ویژگی های دموگرافیک محقق ساخته با کیفیت زندگی، تنها سابقه درمان(دارو درمانی) بدون روان درمانی با کیفیت زندگی دارای رابطه معنی دار و معکوس می باشد به این معنی که به میزانی که درمان بیماران دیابت نوع2 بدون توجه بر ابعاد روانشناختی بیمار و بیماری صورت می گیرد، سطح کیفیت زندگی افراد به ویژه مقیاس های سلامت روان در کیفیت زندگی افزایش نمی یابد و این افراد همچنان نیازمند توجه ویژه و درمان های روانشناختی مکمل در کنار درمان های طبیBدارویی خواهند بود. با توجه به یافته های این پژوهش، بخش قابل توجهی از موفقیت های درمان در طولانی مدت به پیروی از دستورات و همکاری درمانی بیمار وابسته است و این امر جهت پیشگیری از عود مجدد عوارض بیماری و افزایش کیفیت زندگی بیماران، یک امر ضروری و بسیار مهم به شمار می رود. همچنین در کنار درمان طبیB دارویی در بیماراندیابت نوع2، لزوم توجه بر ابعاد روانشناختی بیماری و دریافت روان درمانی به عنوان درمان مکمل، ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
عاطفه استادزاده
دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)، اصفهان،ایران
امرالله ابراهیمی
دانشیار، مرکز تحقیقات روان تنی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، اصفهان، ایران
مجید مظفری
استادیار، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، اصفهان، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :