بررسی برخی از مفاهیم کهن الگویی در دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ ، از منظر قرآن، نهج البلاغه و احادیث پیشوایان مذهبی اسلام
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,078
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSYCHO03_125
تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1396
چکیده مقاله:
یونگ به عنوان یکی از پیشگامان بزرگ در روان تحلیل گری دیدگاه و نظریه خویش را با اتکا به مطالعات عمیق در رشته های متعدد و کنکاش در برخی مذاهب و کیمیاگری ارایه داد. در این تحقیق، با این هدف که برخی از مفاهیم این نظریه را از دیدگاه متعالی کتاب آسمانی قرآن و احادیث گرانقدر پیشوایان مذهبی اسلام مورد مقایسه و ارزیابی قرار دهیم، به شیوه ای توصیفی و کتابخانه ای به بررسی برخی مفاهیم از جمله، خودآگاه و ناخودآگاه، سایه، خویشتن و فردانیت، پرداخته و این چنین دریافت گردید که: یونگ برای خودآگاه نقش کم رنگ تر اما، ناخودآگاه را به دو بخش شخصی و جمعی تقسیم نمود، ناخودآگاه شخصی شامل تمام تجارب شخصی می باشد که هر فرد در طول زندگی کسب می کند، اما او با مراقبه و غور در لایه عمیق وگستردناخودآگاه جمعی، متوجه محتویات اساطیری و موروثی آن گردید. در اسلام نیز با دو خود برخورد می کنیم، که یکی را باید تعدیل و دیگری را پرورش داد. قرآن خواستار حرکتی عمودی و در باطن زمان است تا، از بیرون خود به درون خود راه یابیم؛ چرا که در ایندو قوص نزول و صعود، دایره کامل هستی صورت می گیرد، و انسان به معرفت خدا نایل می گردد. مفهوم سایه برای یونگ معرف جنبه های منفی و تیره شخصیت، همراه با تعدادی ویژگی خلاق است، که خواهان اخفای آنهاییم، یونگ خودشناسی را نخستین شرط رودررویی با سایه دانسته، که برای امنیت از طغیان آن، باید از نهانکده اسرار به ظهور درآید، و این خود خاصیتی درمانی دارد. از نظر اسلام، قرآن انسان را هم مورد منتهی درجه مدح و هم مذمت قرار می دهد، اما نه به خاطر اینکه انسان موجودی دو سرشتی می باشد، بلکه بخاطر اینکه او همه کمالات را بالقوه داراست و این خود اوست که باید سازنده خویش در بهترین شکل باشد، آنهم با تزکیه و کنترل نفس اماره، همان عاملی که در شکل دهی و تحریک عوامل سایه ساز یعنی رذایل اخلاقی دخیل می باشد. از دیدگاه یونگ، خویشتن، فرانمود کلیت، غاتی رشد و خواهان تقابل میان اضداد است؛ فردانیت گرچه با رنجی معنوی همراه است،اما از اعتبار والایی برای روان درمانی برخوردارست. در اسلام بشر در مسیر رسیدن به انسانیت، همواره در حال شدن، و این رشد و بالندگی ابدیست. دلیل تباه گری های انسان، انحراف از مدار بندگی خداست؛ تا انسان از طریق عبودیت به ربوبیت نرسد، واجد کمال حقیقی و منزل گرفتن در باب السلامه، نمی گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اعظم اسدی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه یزد. ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :