ضرورت وچگونگی استراتژیک نمودن مدیریت فرهنگی کشور وجایگاه آن

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 366

فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MSACONF01_395

تاریخ نمایه سازی: 10 تیر 1396

چکیده مقاله:

در این مقاله با ایدههایی پیرامون ضرورت و چگونگی استراتژیکنمودن مدیریت فرهنگی کشور آشنا میشوید. علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار میگیرد، اما با اینحال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخه بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته میگردد . یک تفاوت اساسی میان نظام فرهنگی کشور ما با سایر کشورها وجود دارد که کار ساماندهی فرهنگ را مقولهای سهل و ممتنع مینماید و آن این است که در بسیاری از کشورها فرهنگ (عمومی، تاریخی و دینی) در خدمت موفقیتهای سیاسی و اقتصادی قرار میگیرد، در حالیکه در نظام اسلامی ما همه سازمانها و امکانات و توانمندیها در راستای یک هدف ایدیولوژیک و فرهنگی تعریف شدهاند .بنابراین قرار است که همه سازمانها و نهادها برای رسیدن به آن ایده بزرگ فرهنگی و در راستای تحقق آن گام بردارند که موجب و موجد مزایای فراوانی خواهد بود اما از طرفی این امر باعث گسست برنامهریزی فرهنگی در اثر عواملی چون: مشابهت، تعارض، تضاد، نیمهکارگی، یکدستنبودن، خارج از محدودهگی، دستبهدستکردن، تشریفاتیشدن، تظاهرگرایی و غیره گردیده است .سازمانها و نهادهای بسیاری هستند که بستگی به موقعیت و شرایط، خود را در امور فرهنگی همهکاره یا هیچکاره میدانند. در پیروزیها و موفقیتها شریک میشوند و در کوتاهیها و اشتباهات پای خود را کنار کشیده و سلب مسیولیت میکنند. به نظر میرسد که بررسی و تطبیق و هماهنگی وظایف نهادها و سازمانهای فرهنگی یا چندبعدی در زمره اقدامات اساسی برای توسعه همهجانبه و دستیابی به اهداف کلان است. و اما آنچه به عنوان مدیریت استراتژیک جای خود را در همه سازمانهای دولتی و خصوصی کشورهای صنعتی و فراصنعتی بازنموده و راه کامیابیهای بزرگ مل6ی را برای آنها هموار نموده است در کشورهای در حال رشد و از جمله ایران ما، با گامهای کوتاه و نامطمین در حال پیشآمدن است. البته این مساله در مورد نهادهای دولتی به ویژه در زمینههای صنعتی، تجاری و خدماتی و علیالخصوص سازمانهای فرهنگی مصداق کاملا0 بارزی دارد .در این مقاله با ایدههای نویسنده پیرامون ضرورت و چگونگی استراتژیکنمودن مدیریت فرهنگی کشور آشنا میشوید. علم مدیریت استراتژیک گرچه به لحاظ متاثربودن از شخصیت فردی مدیران به عنوان یک فن نیز مورد بررسی قرار میگیرد، اما با اینحال پرورش، شناخت و به کارگیری آن نیازمند شاخه بسیار کارآمدی از علم مدیریت است که تحت عنوان مدیریت استراتژیک در سازمان شناخته میگردد .

نویسندگان

محمدرضا جعفری

دانشجوی ارشدمدیریت اجرایی دانشگاه پیام نورگرمسار

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید، ص _ 26 2-همان ...
  • جی. دیوید هانگر و توماس ال. ویلن، مبانی مدیریت استراتژیک، ...
  • اندرو گرو، (برگزیده مجله تایمز به عنوان مرد سال 1997)؛ ...
  • رک: اچ. ایگور، انسف، ادوارد جی. مک دائل، استقرار مدیریت ...
  • رک: جان، ام، برایسون، برنامه‌ریزی استراتژیک، ترجمه: عباس منوریان، سازمان ...
  • داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید، ص .26 ...
  • نمایش کامل مراجع