بررسی رابطه هوش فرهنگی و عاطفی مدیان آموزش و پرورش مقطع ابتدایی با عملکرد آنان در مدارس

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه هوش فرهنگی و عاطفی مدیران مقطع ابتدایی با عملکرد آنان در مدارس آموزش وپرورش کرج در سال تحصیلی 1394-1395 می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی است و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس مقطع ابتدایی تشکیل می دهند که با استفاده از جدول مورگان 169 نفر (100 نفرزن و 69 نفر مرد) برآورد گردید که این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از بین مدیران انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش عاطفی ویزینگر (1998 ،(هوش فرهنگی و پرسشنامه پاترسون (1922 (استفاده شده است. با توجه به اینکه پرسشنامه ها استاندارد است پس دارای روایی و پایایی مناسبی می باشند. ولی جهت اطمینان برای سنجش روایی پرسشنامه ها ازنظر اساتید دانشگاه استفاده شده است. همچنین برای بدست آوردن پایایی آنها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که برای پرسشنامه عملکرد 0.85 ،پرسشنامه هوش عاطفی0.83 و پرسشنامه هوش فرهنگی 0.89 بدست آمده است. نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی با عملکرد مدیران مدارس رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین بین مولفه مدیریت روابط، آگاهی اجتماعی و همدلی هوش عاطفی با عملکرد مدیران مدارس رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. ولی بین خود - آگاهی و خود - مدیریتی هوش عاطفی با عملکرد مدیران مدارس رابطه وجود ندارد.

کلیدواژه ها:

عملکرد مدیران مدارس ابتدایی ، هوش فرهنگی ، عاطفی