بررسی تاثیر موانع اقتصادی، اجتماعی، آموزشی بر میزان گرایش دبیران دوره متوسطه به فعالیت های پژوهشی شهرستان دزفول

این تحقیق با هدف، بررسی تاثیر موانع اقتصادی، اجتماعی، آموزشی بر میزان گرایش دبیران دوره متوسطه به فعالیت های پژوهشی شهرستان دزفول صورت گرفت. مبانی نظری تحقیق بنا به تناسب موضوع از نظریه های ساختارگرا، کنش متقابل، کارکردگرایی، مارکسیستی مربوط به این حوزه مورد استفاده قرار گرفته شد. روش اعمال شده در پژوهش حاضر، به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه، جامعه آماری تحقیق کل معلمان مدارس دولتى شهرستان دزفول که تعداد 618 نفر بوده اند از این تعداد 408 نفر زن و 210 نفر مرد بوده است 380 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته شد. اعتبار ابزار به صورت محتوایی و برایسنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای آزمون متغیرهای پژوهشی از آمارههای متناسب در نرمافزار Spss استفاده شده است و همچنین یافتهها نشان داد رابطه معناداری بین متغیرهای موانع اجتماعی، اقتصادی، آموزشی وجود دارد. نکته مهم در این جا این است که تمام متغیرهای مستقل بترتیب اول موانع اقتصادی ، دوم موانع اجتماعی ، سوم موانع آموزشی بیشترین تآثیر بر عدم گرایش دبیران به انجام پژوهش های داشته اند. بنابراین متغیره های ذکرشده به نوبه خود بر متغیر وابسته تاثیر گذار بوده اند. بنابراین سه فرضیه بیان شده قابل قبول هستند.

کلیدواژه ها:

موانع اجتماعی ، موانع اقتصادی ، موانع آموزشی ، موانع سازمانی ، فعالیت های پژوهشی