توسعه، امکانپذیری و نتایج مقدماتی رواندرمانی مثبتگرای مبتنی بر خیرباوری در افراد دارای افسردگی غیربالینی: مطالعه تک آزمودنی چندخط پایه
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 595
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSYCONGRESS09_207
تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان پذیری و نتایج مقدماتی پروتکل تحول یافته روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری در کاهش علایم و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به افسردگی غیربالینی بود. بدین منظور ابتدا در یک مطالعه مقدماتی کارآمدی پروتکل روان درمانی مثبت گرا در کاهش علایم و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به افسردگی غیربالینی مورد بررسی قرار گرفت تا نقاط قوت و ضعف این درمان در نمونه مورد بررسی مشخص شود. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام مطالعه اول ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند، 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم، پرسشنامه شادکامی آکسفورد، آزمونجهت گیری های شادکامی، مقیاس رضایت از زندگی دینر و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف در مرحله خط پایه، جلسات مداخله، دو و چهار ماه بعد از پایان مداخله (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. یافته ها نشان داد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات افسردگی هامیلتون (60 درصد)، افسردگی بک (74 درصد) نشان دادند. همچنین هر سه مراجع روند افزایشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (18 درصد)، شادکامی (53 درصد)، رضایت از زندگی (50 درصد) و مجذوب شدن (45 درصد) نشان دادند. با این حال، این پروتکل نتوانست در هر سه مراجع کاهش عواطف منفی، واحدهای ذهنی ناراحتی و افزایش عاطفه مثبت، احساس لذت و احساس معنا را به وجود آورد. همچنین بر اساس بازخورد مراجعین، بعضی از مداخلات پروتکل به نظر می رسید که مناسب ساختار فرهنگی زندگی مراجعین نباشد. بنابراین بر اساس یافته های مطالعه اول و همچنین با توجه به الگوی شادکامی اسلامی (پسندیده، 1392) پروتکل روان د رمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری در مطالعه دوم تدوین شد و امکان پذیری و قابلیت پذیرش این پروتکل در کاهش علایم و نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به افسردگی غیربالینی مورد بررسی قرار گرفت. مراحل شیوه اجرای مطالعه دوم همانند مطالعه اول انجام شد. یافته های به دست آمده از مطالعه دوم نشان داد که پروتکل روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری یک مداخله امکان-پذیر، قابل پذیرش و رضایت بخش است. همچنین یافته ها نشان داد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی و رو به بهبودی را در طراز نمرات افسردگی هامیلتون (74 درصد)، افسردگی بک (67 درصد)، عاطفه منفی (32 درصد)، واحدهای ذهنی ناراحتی (32 درصد ) نشان دادند. همچنین یافته ها بیانگر روند افزایشی و رو به بهبود هر سه مراجع در مقیاس شادکامی (37 درصد)، عاطفه مثبت (41 درصد)، بهزیستی روانشناختی (14 درصد)، رضایت از زندگی (60 درصد)، احساس لذت (72 درصد)، مجذوب شدن (70 درصد) و احساس معنا (128 درصد) است. بخش عمده ای از تغییرات به وجود آمده در دوره پیگیری چهار ماهه ادامه پیدا کرد. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری یک روش درمانی مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش شادکامی و بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به افسردگی غیربالینی است.
کلیدواژه ها:
روان درمانی مثبت گرا ، روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیرباوری ، شادکامی ، بهزیستی روانشناختی ، رضایت از زندگی ، افسردگی غیربالینی
نویسندگان
اعظم نوفرستی
دکتری روانشناسی بالینی دانشگاه شاهد و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی البرز، تهران، ایران
رسول روشن
استاد گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
لادن فتی
استادیار مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
حمیدرضا حسن آبادی
استادیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران