اثربخشی مهارتهای ارتباطی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل( TA) بر ابعاد صمیمیت زناشویی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 762

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSYCONGRESS09_141

تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395

چکیده مقاله:

از دیدگاه رابرت استرنبرگ، صمیمیت یکی از اضلاع مثلث عشق و عنصر هیجانی رابطه است که گرمی، ارتباط محبت آمیز، ابراز علاقه به سلامتی طرف مقابل و میل به پاسخ متقابل همسر را شامل می شود (بلوم ، 2006). یکی از نیازهای عاطفی زوج ها، روابط توأم با صمیمیت است که منبع مهمی برای شادی، احساس معنا و رضایت زناشویی در زندگی می باشد (نوابی نژاد، 1382). صمیمیت در روابط زناشویی به صورت الگوی رفتاری بسیار مهمی مفهوم سازی شده است که جنبه های عاطفی- هیجانی و اجتماعی نیرومندی دارد و بر پایه پذیرش، رضایت خاطر و عشق شکل می گیرد (پیلاژ، لوتین جین و ارین دل ، 2005). صمیمیت، نزدیکی، تشابه و یک رابطه ی شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است که مستلزم شناخت و درک عمیق از فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساساتی است که به عنوان منشأ تشابه و نزدیکی به کار می رود. از نظر درمانگران خانواده، شناخت صمیمیت به معنای آگاهی از تنوع در ساختارهای خانوادگی است و از این روست که درمانگران خانواده سعی می کنند تا با در نظر گرفتن فرد در متن روابط صمیمانه ای که در خانواده دارد مشکلات او را حل نمایند و موقعیتی ایجاد کنند که زوج ها، صمیمیت خود را در جو درمانی افزایش دهند (بارنز ، 1998).پژوهش هالوج و ریچر (2010) حاکی از آن است که آموزش مهارتهای ارتباطی به زوجها در کاهش جدایی و طلاق و افزایش صمیمیت مؤثر است. هرگاه زوج ها از مهارت های ارتباطی مؤثر استفاده کنند، تعارض کمتری را تجربه می کنند و رابطه صمیمانه تری خواهند داشت (رونان، دیرر و دلارد ، 2004). همچنین، پژوهشها نشان می دهد که بهزیستی را می توان از طریق تغییر در سبک زندگی و درگیر شدن در فعالیت های مثبت مثل انجام کارهای مهربانانه، قدردانی یا خوش بینی افزایش داد (لیوبومیرسکی و لائوس ، 2013). پژوهش ها نشان داده که افراد می توانند از طریق فعالیت های مثبت ساده و عمدی مثل ابراز قدردانی (لیوبومیرسکی، دیکرهوف، بوهم و شلدون ، 2011)، یا مهربانی کردن (دلا پورتا، جاکوبز بائو و لیوبومیرسکی ، 2012)، احساس شادی و خوشحالی خود را افزایش دهند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مهارت های ارتباطی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل (TA) بر ابعاد صمیمیت زناشویی زنان مراجع کننده به کلنیک روان شناختی آموزش و پرورش ناحیه 3 کرج انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد نظر در این پژوهش، زنان مراجع کننده به کلنیک روان شناختی شهر کرج در سال تحصیلی 94-93 بودند. به منظور انتخاب نمونه، از میان 45 زن متاهل، 30 نفر به شیوه ی تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم بندی شدند. برنامه ی آموزش تحلیل رفتار متقابل، در 9 جلسه 2 ساعته به صورت یک جلسه در هر هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (IS) (1983) برای ارزیابی صمیمیت کلی و پرسشنامه نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (MINQ) (2001) برای ارزیابی صمیمیت در هشت بعد آن بود. یافته های به دست آمده از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل، نمره کلی صمیمیت و ابعاد آن به جز صمیمیت معنوی را به طور معناداری در پس آزمون افزایش داده است (صمیمیت؛ عاطفی (006/0>P ،155/9=F)، عقلانی (002/0>P ،234/12=F)، فیزیکی (16/0>P ،660/6=F)، اجتماعی - تفریحی (002/0>P ،761/11=F)، زیباشناختی (000/0>P ،623/17=F)، روانشناختی (000/0>P ،665/29=F)، جنسی (000/0>P ،444/29=F)، معنوی (625/0>P ،245/0=F) و صمیمیت کلی (000/0>P ،788/33=F). با توجه به داده های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که می توان از آموزش مهارت های ارتباطی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل (TA) برای افزایش صمیمیت و بهبود رابطه زناشویی زنان بهره گرفت.

نویسندگان

فاطمه عابدی

دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه الزهرا(س)