نقشمدارسو اسلام مدرسیدر سیاستمذهبی دولت عثمانیمطالعه موردی دوره شکلگیری تا پایان دوره مراد اول
محل انتشار: دوفصلنامه تاریخ و فرهنگ، دوره: 46، شماره: 93
سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 324
فایل این مقاله در 33 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JHC-46-93_004
تاریخ نمایه سازی: 7 بهمن 1395
چکیده مقاله:
نگرش فرمانروا محوری در گزارشهای تاریخنگاری دوره عثمانی موجب شده است تا در تصویر ارائه شده از مناسبات میان دولت عثمانی با نهاد مدرسه، دولت نهاد تأثیرگذار و مدرسه، به مانند اکثر نهادهای دیگر جامعه، تأثیرپذیر جلوه داده شود. در پژوهشهای صورت گرفته نیز به دلیل عدم توجه به این نکته، همین نگاه رسمی تاریخنگاری سنتی عثمانی پذیرفته شده است. حال آنکه، از زمان تأسیس مدارس در قلمرو عثمانی از اواسط نیمه اول قرن هشتم هجری/چهاردهم میلادی و شکل گیری جریان علمی مذهبی برخاسته از آن (جریان اسلام مدرسی) و حضور آن در عرصه سیاست، به تدریج تغییر قابل توجهی در رفتار و سیاستهای این دولت پدید آمد. فارغالتحصیلان مدارس در کنار بسط حضورخود در جامعه، بسیاری از مناصب سیاسی، اداری و قضایی مهم را به انحصار خود درآوردند و بانقشآفرینی در سیاستگذاریهای دولت عثمانی، به عنوان عامل مهم تأثیرگذار در این زمینه درآمدند.بنابر یافتههای پژوهش حاضر، میتوان گفت برخلاف انگاره مذکور، تأثیر دولت و مدرسه در دورهعثمانی (اوایل دوره شکلگیری مورد بحث در این مقاله)، دو سویه بود و نهاد مدرسه نیز به نوبه خود هم بر ساختار دولت و هم بر سیاستهای آن تأثیر ملموسی داشت
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهدی عبادی
استادیار دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب