تأثیر نقوش اساطیری میانرودان بر هنر هخامنشی

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,239

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCAI02_015

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1395

چکیده مقاله:

امپراتوری هخامنشی دولت قدرتمندی بود که نام و آوازه آن در طول قرن ها به عنوان منشاء تمدنی عظیم باقی مانده است. این امپراتوری گسترده که از هند تا شمال آفریقا، آسیای صغیر و سواحل شرقی مدیترانه را در اختیار داشت، بیش از دویست سال حکمرانی نمود. با روی کار آمدن کوروش بزرگ، تغییرات مهمی در تقسیمات سیاسی به وجود آمد و سرزمین هایی مانند لیدی و بابل به بخشی از امپراتوری هخامنشی تبدیل گشتند. فتح بابل در سال 539 ق.م سبب گشت تا ایرانیان بر میانرودان مسلط شوند. این تسلط و فرمانروایی موجب شد تا فرهنگ، هنر و مذهب میانرودان به سرزمین پارس منتقل گردد. نقوش اساطیری که از مذهب و فرهنگ مردمان میانرودان و به ویژه آشوریان سرچشمه گرفته است در هنر تزئینی هخامنشی بسیار به چشم می خورد. اما باید به این نکته توجه داشت که این نقوش متعلق به بومیان سرزمین میانرودان بوده که بسیاری از آنان از دوران آغاز ادبیات و جمدت نصر به وجود آمدند و در دوران سلسله های قدیم رواج یافته و در دوران سارگونی نیز دچار تغییراتی شده و درنهایت در دوران آشوری به شکلی زیبا خودنمایی کرده و سپس به شاهنشاهی هخامنشی منتقل شدند. نقوش اساطیری مورد بحث در مقاله حاضر را بایستی در دو بخش بررسی نمود؛ اولی نقوش اساطیری از دوران آغاز ادبیات تا اور سوم و سپس نقوش دوران متأخر میانرودان تا دوره تسلط هخامنشیان که می توان این دوره را به گونه ای دوران انتقال فرهنگ قلمداد نمود؛ چراکه در این دوران نقوش اساطیری به اوج شکوفایی می رسند و به سرزمین های همجوار نیز به طور گسترده منتقل می گردند.

نویسندگان

سولماز احمدزاده خسروشاهی

دانش آموخته کارشناسی ارشد باستان شناسی دانشگاه اسلامی واحد ابهر