تحلیل تبار ریشه تاریخی ساختار و فرآیند جهانی شدن در تحولات اقتصادی اجتماعی هزاره سوم

جهانی شدن در مفهوم فراقلمرویی آن پدیده ای نوین است که پس از دهه ۱۹۶۰ در حیات اجتماعی انسانها نقش واهمیتی جامع، محوری و مداوم یافته است و شواهد موجود بیانگر سریعتر شدن آهنگ جهانی شدن در طی دهه.های گذشته است جهانی شدن امروزه با روند رو به رشد خود چنان ابهامی بر سر روشنگری نقطهٔ عزیمت تاریخی این همه دگرگشت و تحول آفریده که تا این لحظه تقریر مبدآیی دقیق از آن مقدور و میسور نگشته است.این مقاله بر آن است که جهانی شدن را به جای تفسیر از منظر یک نگرش خطی و تدریجی، با تکیه بر فلسفه تبارشناسی میشل فوکو و تاکید بر گست و پیوستهای مکرر در سیر غیرخطی تاریخ مورد بررسی و مداقه قرار دهد.در این راستا میزان تعلق جهانی شدن به دوره های مدرنیته و پسامدرنیته را از زبان نظریه پردازان مختلف ارزیابی نموده و در فرجام شرایط بومی ایران را در پیوند با تبار تاریخی جهانی شدن تشریح کرده است.

کلیدواژه ها:

تبارشناسی ، جهانی شدن ، مدرنیته ، پسامدرنیته