نقش عدالت و اخلاق در تعیین رژیم حقوقی دریاچه خزر در موضع کشورهای حاشیه ی آن

عدالت اندیشه ای است که بر توزیع اخلاقاً توجیه پذیر پاداش ها یا کیفرها دلالت می ورزد. خلاصه این که عدالت در این است که به هر شخصی آن چه که شایسته آن است داده شود. مع الوصف، از آن جایی که مبانی توزیع عادلانه ممکن است تا حد زیادی متفاوت باشند، عدالت را می توان نمونه کامل یک مفهوم کلی اساساً مورد مناقشه تلقی کرد. در خصوص رژیم حقوقی دریاچه خزر مباحث زیادی وجود دارد اما مهم ترین بحث، موضوع حوزه حاکمیتی هر یک از کشورهای منطقه در دریاچه خزر است که می توان گفت، اگر در این خصوص توافقی حاصل گردد سایر مسائل مربوط به رژیم حقوقی راحت تر حل خواهند شد. در این خصوص علم حقوق وسیله ای جهت سامان بخشیدن به مباحث سیاسی است. ریشه و عوامل مؤثر در عدم تعیین خطوط مرزى دریاى خزر را می توان ویژگی هاى جغرافیایى دریاى خزر، وجود منابع نفت و گاز در منطقه خزر و حضور و نفوذ قدرت هاى منطقه اى و فرامنطقه اى و بحث امنیت ساحلی کشورهای همجوار دریاچه خزر، عنوان نمود که به نظر هر کشور بر اساس وضعیت سیاسی و منفعت خود بدون در نظر گرفتن عدالت و اخلاق موضع های مختلفی دارند و در راستای آن راهکارهای متفاوتی ارائه می نمایند که بعضاً نیز بر اثر گذشت زمان مواضع خود را تغییر می دهند.

کلیدواژه ها:

عدالت ، رژیم حقوقی دریاچه خزر ، اخلاق گرایی حقوقی