عملکرد دیوان کیفری بین المللی(ICC ) یک دهه پس از تشکیل

هدف این پژوهش بررسی عملکرد دیوان کیفری بین المللی ICC یک دهه پس از تشکیل است روش پژوهش توصیفی تحلیل و از نو ع کتابخانه ای بودهاست این پژوهش با رویکردی مروری به دنبال پاسخگویی به مسائلی مانند اینکه: دیوان کیفری بین المللی ICC پس زا یک دهه ازتشکیل آن چه عملکردی داشته است؟ آیا احکام صادره از دیوان کیفری بین المللی بااحکام دولتها در تناقض است یا خیر؟ تا چه حد دیوان در صدور احکا م مستقل عمل می نماید؟ آیا تحت تاثیر شورای امنیت یادیگر قدرتهاست؟ احکام صادراه از سوی دیوان چه مسئولیت هایی را برای دولتها در پی دارد؟ آیا عملکرد دیوان برایکشورهای غیر عضو در حل مناقشات سودمند بوده است؟ بر طبق ماده ی 5 اساسنامه ی دیوان صلاحیت این دیوان در برگیرنده های چهار حیطه ی موضوعی: جنایت نسل کشی، جنایات ضد بشریت ، جنایات جنگی و جنایت تجاوز است نتایج این پژوهش بیانگر آن است که: از پیدایش دیوان کیفری بین المللی تاکنون دادگاهی متعددی به وجود آمده است و ماحصل این دادگاه تصویب اساسنامه و مواد قانونی برای پیشگیری از جرم و محاکمه مجرمین بوده است برونداد دادگاه کیفری بین المللی امری فراگیری و جهان شمول است و در برگیرنده دول عضو غیر عضو است و لذا همگان ملزم به رعایت آن در سطوح بین الملل است این بروتدادها دولتها را به عهر گرایش و حکومتی به یکدیگر نزدیک کرده وم زمینه ارتکاب جرم را ارتکاب جرم را کم رنگ کرده است در واقع دیوان کیفری بین المللی تمامی کشورها را با هر رنگ و نژاد و هر آیین حقوقی به مثابه یک جامعته ی بین اللمللی گرفته که ارتکاب جرم در هر نقطه از آن امری واحد نیازمند بررسی و مسئولیتی عمومی است و دلوتها در قابل جرایم رخ داده مسئول هستند و ملزم به همکاری . اما با بررسی جرایم ارتکابی در سطح جهان و مطالعه موردی این جرایم آشکار می شود برخی از دول با استناد به قوانین دخلی و برای حفظ منافع خود در روند اجرایی احکام صادره از سوی دیوان خلل ایجاد می نمایند. تاکنون به کررات جنایات منوع از سوی کشوهرایی که ابرقدرت محسوب میشوند رخ داده است و هیچ محاکمه ای به دنبال نداشته است و در سایه این کشورها، دولتهای دیگر نیز اقدام به جنایات ممنوعه می کنند و این نقطه ی ضعف دیوان است که ماهیت وجود ی ان را دچار تزلیل نموده است.

کلیدواژه ها:

دیوان کیفری بین المللی ، بین الملل ، عملکرد دیوان