نقش واسطه ای تحریف های شناختی در رابطه بین سبک تصمیم گیری و نگرش های صمیمانه

هدف : امروزه با توجه به رشد روز افزون طلاق و پیامدهای آن در جامعه، بررسی عوامل موثر درایجاد این پدیده، بسیار حائز اهمیت است. البته تاکنون پژوهشی که به طور اختصاصی به سبکتصمیمگیری و اثر آن بر نگرش صمیمانه زنان مطلقه کار شده باشد ، صورت نگرفته است. پژوهشحاضر به دنبال تبیین نقش واسطهای تحریف شناختی در رابطه بین نگرش صمیمانه و سبکهایتصمیمگیری زنان مطلقه بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان مطلقه شهرستانهایآباده و مرودشت که حداقل یکسال از تاریخ صدور حکم طلاق آنها گذشته باشد ، تشکیل دادند. کهبا روش نمونه گیری در دسترس تعداد 11نفر از زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و رواندرمانی که توسط دادگستری ارجاع شده بودند، به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. در اینپژوهش از پرسشنامه تحریف های شناختی عبدالله زاده(1389)نگرشهای صمیمانه تریدول و کومر(1983 )و سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس ( 1995)استفاده شده است . روش آماری مورداستفاده شامل آمار توصیفی و تحلیل استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر بود.یافته ها : سبکهای تصمیم گیری، تحریف های شناختی، نگرشهای صمیمانه زنان مطلقه در سطح( p=0/001)رابطه مثبت معنیدار دارند. به علاوه تحریف های شناختی در رابطه بین سبکهایتصمیمگیری و نگرشهای صمیمانه در زنان مطلقه نقش واسطه ای داشت ( p=0/001)نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش رابطه بین سبک تصمیم گیری وابستگی و نگرشهای صمیمانه زنانمطلقه یک رابطه خطی ساده نیست و تحریف های شناختی میتواند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهد

کلیدواژه ها:

تحریف شناختی ، سبک تصمیم گیری ، نگرشهای صمیمانه