بررسی رابطه ی بین مدیریت سود واقعی و کیفیت افشا در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران

در این پژوهش ارتباط بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی و کیفیت افشا برای شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1384 تا 1390 بررسی می گردد. برای سنجش فعالیت های واقعی از سه مدل جریان های نقدی غیر عادی (رویچودهری، 2012) ، میزان هزینه های اختیاری غیر عادی (یو، 2008) و میزان تولید غیر عادی (ژانگ، 2008) استفاده شد. همچنین از امتیاز بندی کیفیت افشا واطلاع رسانی مناسب که همه ساله توسط سازمان بورس اوراق بهادار در اطلاعیه کیفیت افشا و اطلاع رسانی مناسب منتشر می شود، استفاده شده است. سه فرضیه ی ابتدایی برای ارتباط جداگانه ی فعالیت های واقعی و کیفیت افشا مطرح شد. در هر سه مورد وجود ارتباط معکوس و معنا دار مطابق با مبانی نظری پژوهش تایید شد. سپس فرضیه ی اصلی که ارتباط معکوس ومعنا دار بین مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی و کیفیت افشا بود مطرح و تایید گردید. مدل رگرسیون نهایی به روش انتخاب قدم به قدم متغییر آزمون شد و معلوم شد که هزینه های اختیاری غیر عادی تاثیر ی قابل توجه بر مدل ندارد. نکته قابل ذکر توان پیش بینی نستا ضعیف بین این دو پارامتر باتوجه به سطح معنا داری مناسب است، که می تواند علل مختلفی از جمله: عدم اطلاع از انگیزه ی مدیران از مدیریت سود از طریق فعالیت های واقعی ؛ عدم توانایی مدل های ارائه شده در جداسازی شرکت های مشکوک به مدیریت سود از دیگر شرکت ها و محاسبه ی امتیاز افشا بر اساس دو پارامتر به موقع بودن و قابلیت اتکا می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با وجود ارتباط معنا دار بین مدیریت فعالیت های واقعی وامتیاز بندی کیفیت افشا، توان پیش بینی کنندگی آنها نسبتا ضعیف و اندکی بیش از 8 درصد می باشد.