خوانش شعر«حکایت» اثر احمد شاملو با رویکرد شعر شناسی شناختی
محل انتشار: دوماهنامه جستارهای زبانی، دوره: 3، شماره: 4
سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 550
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_LRR-3-4_010
تاریخ نمایه سازی: 16 شهریور 1395
چکیده مقاله:
نظریهٔ شعرشناسی شناختی نظریه ای دربارهٔ ادبیات ارائه میدهد که بر زبان متون ادبی و نوع چیدمانواحدهای زبانی مبتنی است و همچنین، بر شگردهای زبان شناسی شناختی از جمله استدلال قیاسی استوار است. بر اساس چارچوب نظری مارگریت فریمن (2000)، هر متن دارای سه سطح نگاشت ویژگی، نگاشت رابطهای و نگاشت نظام است. در سطح اول، دریافت شباهت میان اشیاء بررسی می شود.در سطح دوم، روابط میان اشیاء واکاوی می شود و در سطح سوم، تشخیص الگوهای موجود به واسطهٔ روابط میان اشیاء که امکان تعمیم را برای ساختار بسیار انتزاعی تر ایجاد می کند.در این پژوهش، برای بررسی عملکرد این نظریه، به بررسی شعری از احمد شاملو میپردازیم. این مقاله در صدد یافتن پاسخ این پرسش است: نظریهٔ شعرشناسی شناختی چگونه می تواند به مثابهٔ یک نظریهٔ ادبی مناسب برای تحلیل سازمند و خوانش اثر عمل کند؟ فرضیهٔ مقاله این است که هر نظریهای باید دارای هفت معیار باشد که به مثابهٔ نظریهای مناسب تلقی شود و شعرشناسی شناختی ابزار قدرتمندی برای ایجاد تمایز میان کارکرد زبانی و کارکرد شعری فراهم می کند و مهارتهای عمومی نگاشت که توانایی شناختی را برای تولید و تفسیر استعارد تشکیل میدهند، از پایه های این نظریه هستند که می توانند بینشها و محدودیتهای نقد ادبی سنتی را روشن کنند. همچنین، کاربرد شعرشناسی شناختی می تواند سبک ادبی را مشخص و ارزیابی کند. هدف اصلی پژوهش، نشان دادن چگونگی تفاوت میان زبان و ساختار شعر با زبان روزمره یا دیگر ژانرهاست و اینکه چگونه خوانش نظام مند هر شعری، با توجه به «نگاشت نظام» رخ می دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
لیلا صادقی
دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی،دانشگاه تهران، ایران