تحول بینش و پژوهش در اقتصاد سیاسی بینالملل؛ بایستههایی نو برای همنوایی بینرشتهای

این مقاله در نظر دارد تا به معرفی رهیافت اقتصاد سیاسی بینالملل ) IPE ( به عنوان یکی از محورهای اصلی مطالعات و پژوهش که در بطن مباحث روابط بینالملل )از سیاست تا حقوق، اقتصاد و غیره( در دهههای اخیر مورد تعمق قرار گرفته است بپردازد. اینتحقیق پژوهشی کیفی است. این تحقیق مطلب یک تحقیق کاربردی و توسعهای را بر مبنای جمعآوری دادههای کتابخانهای ارائه میدهد. اساس این مقاله یک سعی نظری برای همکاری بینرشتهای است که ذاتی اقتصاد سیاسی بینالملل محسوب میشود. هدف اصلی این مقاله عبارت از بیان خصوصیات و استعدادهای نهفته در رهیافت اقتصاد سیاسی بینالملل است که فارغ از جانبداریهایایدئولوژیک فلسفی، پژوهشگران میتوانند با روشی ترکیبی و همافزایانه و کاربست روشی از مبانی فرانظری مکاتب مهم در روابط بینالملل واقع گرایی سیاسی، وابستگی متقابل، جامعهشناسی تاریخی و نظریه انتقادی( به برخی موانع و محدودیتهای ذهنی وروشی در پژوهشهای اقتصاد سیاسی بینالملل فائق آیند. یافتههای این مقاله نشان میدهد که با عنایت به دال مرکزی توسعه به عنوان یک امر بینالملل و پایه با وسعت نظر بخشیدن به چارچوب فرانظری خود، میتوانیم هم چارچوب نظریهپردازی را منعطفتر واقعبینانهتر و همهجانبهتر طراحی کنیم و هم از فضیلت امید به تغییر در پژوهشهای مربوط به اقتصاد سیاسی بینالملل بهویژه در میانه روابط، اقتصاد و حقوق بینالملل بهره ببریم. امید است این کار گامی نو در جهت رفع پارهای از دغدغه های پژوهشی موجودو مشوق تضارب آرا برای همنوایی میان رشتههای مختلف باشد.

کلیدواژه ها:

اقتصاد سیاسی بین الملل ، مباحث فرانظری ، نظریهها ، استعدادهای پژوهشی