مدیریت خوب=نکشتن انگیزش

درمیان فعالیت های گوناگون سازمان هیچ فعالیتی به اهمیت مدیریت نیست. وظیفه اصلی و اساسی مدیریت ،در تمام سطوح، عبارت است از طراحی ایجاد و حفظ و نگهداری محیطی که در ان افراد بتوانند به صورت گروه های کاری، به هدف های و ماموریت های از پیش تعیین شده با حداقل هزینه و حداکثر کارایی دست یابند و قتی برای نخستین بار در پایان قرن نوزدهم بررسی های علمی درباره انگیزش بهوسیله فروید انجام گرفت نقطه عطف و اغاز ی در طرح مسائل مربوط به انگیزش به وجود امد قرن ها پیش داروین عقیده براین داشت که ادمیان و جانوران دارای تفاوت کیفی هستند انسان موجودی خردمند و اندیشه و حیوان موجودی غریزی و دور از منطق است انسان با نیروی اراده و انتخاب ازاد عمل می کند در صورتی که رفتار حیوان غیر ارادی و ماشین وار است به ویژه انکه انسان متشکل از جان و تن یا نیروی خرد می تواند گرایش های عاطفی شایسته ای را نشان دهد که برای جانوران امکان پذیر نیست. قرن ها نظریه لذت جویی اساس رفتار به شمار می امد این نظریه بیانگر ان بود که عوامل لذت بخش به تثبیت و استمرار رفتاری می انجامند و فرد می کوشد از عوامل رنج اور و ناخشنود کننده درحد امکان دوری جوید. نظریه پردازان قرن 19 نیز بر این مبنا رفتار می کردند یعنی هر انچه سودبخش بود دست مایه خود می دادند و از انجه زیان اور بود پرهیز می کردند

کلیدواژه ها:

مدیریت ، انگیزش ، خلاقیت