سخنی ازمولانا وشمس( مستورقباب غیرت )

تحقیق در قدیمی ترین مدارک ( ابتدا نامه سلطان ولد، رساله سپهسالار ، در نفحات الانس و مناقب العارفین ) در هستی و نیستی، شخصیت ، شناخت صورت آفرین جهان انسان و آنچه وابسته به انسان است مانند عشق ، آزادی ، اختیار ، زیبایی و پویایی اساس اندیشه و عواطف شمس و مولوی انجام شده است . هدف وصف تضاد درونی اشیا و جهان هست و نیست ، که در عین بودن پای در نیستی دارد، نیستی که خودش هستی دیگری است می باشد . بنابراین از جان دل کاوشگر در سایه شناخت دقیق رابطه انسان، جهان و آفریدگار نسبت به همدیگر و عشق ورزی به انسان کامل که نمود عینی آن در وجود شمی تبریزی نهفته می باشد تلاش دارد، چنانکه مولانا به عاطفه ای در غزلیاتش دست می یابد . تصاویر و مضامینی که دیوان شمسی را تماشایی و شناخت شمس را، رویایی و زمینه تحقیق بیشتر را فراهم می کند . برگ برداری از کتب مکتوب د رتقحیق ابزاری برای تدوین بود تا پاره ای از نوشداروی شمی، توصیفگر حال مولانا باشد و جرعه ای د رکام دوستداران علم و ادتب، نتیجه و منابع بخش های پایانی را در براد

کلیدواژه ها:

شمس ، مولانا ، عشق