تاثیر حکومت آبسالار بر پیدایش فرهنگ اقتدارگرایی در دولت رانتیر

این مقاله درچارچوب نظری مارکسیستی درصدد اثبات این مطلب است که نظریه دولت رانتیردرتداوم وتکامل نظریه استبداد شرقی است.در تحلیل این مقاله قبل از تاثیر نفت براستبدادبراهمیت شرایط اجتماعی و سیاسی هر کشور پیش از دستیابی به ثروت نفت تاکید می شود یعنی دولت های رانتیر کنونی نظمی سیاسی و اقتدارگراییخود را از گذشته به ارث میبردند، بدین معنا که اکثر دولت های رانتیر نظم سیاسی ویژه خود را از فرهنگ اقتدارگرایی حکومت آبسالار به ارث برده اند و خود نظمی ایجاد نمی کنند.روش ما در این پژوهش بر مبنای روش مقایسه ای و مطالعه اسنادی، کتابخانهای میباشد و سوال ما اینگونه شکل میگیرد چه عواملی سبب اقتدارگرایی حکومت ها در طول تاریخ میشود؟ و چرا منابع رانتی برای تعدادی از کشورها سبب اقتدارگرایی و بر شمار دیگر اچنین کارکردی ندارد؟ فرضیه ما در این مقاله بر این مبنا استوار است که آب و نفت در طول تاریخ مسببو علت و معلول تداوم اقتدارگرا شدن حکومت های معاصر میشوند و در صورت حذف یکی از مولفه ها اقتدارگرایی حذف میشود.

کلیدواژه ها:

آب ، نفت ، اقتدارگرایی ، استبداد شرقی ، دولت رانتیر