بررسی رابطه هوش عاطفی و سبک رهبری تحول آفرین در بین مدیران مدارس شهرستان گرگان

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 622

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICAMIB01_121

تاریخ نمایه سازی: 30 آبان 1394

چکیده مقاله:

مدیریت تحول از جمله رویکردهایی است که در مدیریت نوین امروزی که همواره دستخوش تغییرات سازمانی است موردتوجه قرار گرفته است .به اعتقاد نظریه پردازان یکی از عوامل موثر بر مدیریت تحول مفهوم هوش عاطفی است .هدف اینتحقیق بررسی رابطه هوش عاطفی با مولفه های مدیریت تحول بوده است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی می باشدکه از روش پیمایشی استفاده خواهد کرد. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمامی مدیران مدارس شهرستان گرگان می باشدکه شامل 139 نفر میباشد که در سال 1393 مشغول به فعالیت می باشند. از این تعداد با توجه به جدول مورگان و کرجسی103 نفر تعیین گردید.نتایج بررسی در جامعه آماری مورد مطالعه نشان می دهد که نمونه آماری مورد مطالعه اکثراً زنان، گروه سنی 30 تا 40 سالوباسابقه شغلی بالای 20 سال بوده است. کارکنان و مدیران سازمان از سطح متوسط رو به بالای هوش عاطفی برخودارند .این میزان در بین زنان و مردان متفاوت است و کارکنان زن از هوش عاطفی بالاتری برخودارند. از نظر اجرای مدیریت تحولدر سازمان مورد بررسی، کارکنان معتقدند، میزان اجرای مدیریت تحول بالا است.همچنین نتایج نشان داده است که افرادی کهسابقه شغلی بالا و سن بالایی دارند اعتقاد بیشتری به اجرای مدیریت تحول در سازمان دارند .با مطالعه مولفه های اجرایمدیریت تحول در مدارس مشخص شد که در تمام مولفه های مدیریت تحول اکثر پاسخگویان معتقدند که میزان مدیریتتحول در مدارس بالا است .در مقایسه بین مولفه ها، نفوذ آرمانی در حد بالاتری است. نتایج آزمون فرضیات تحقیق نیزبیانگر نتایج زیر است:بین هوش عاطفی کارکنان و مدیران مدارس شهر آق قلا با مدیریت تحول در مدارس رابطه معناداریوجود دارد .با این نتیجه می توان گفت برای ایجاد مدیریت تحول در مدارس این شهر هوش عاطفی و مدیریت احساساتتوسط کارکنان و به ویژه مدیران امری ضروری است .داشتن هوش عاطفی باعث می گردد تا در موقعیت های گذار درسازمان و بروز تغییرات کارکنان و مدیران تصمیمات و رفتارهای درستی در مقابل این وضعیت اتخاذ کنند و به گونه ایاحساسات خود را مدیریت نمایند. همچنین بین ترغیب ذهنی کارکنان و مدیران و بین نفوذ آرمانی کارکنان و مدیران و بینانگیزش الهام بخش کارکنان و مدیران و بین ملاحظات فردی کارکنان و مدیران شهر گرگان با مدیریت تحول در مدارسرابطه معناداری وجود دارد.

نویسندگان

بیتا طباطبایی عمید

عضوهیات علمی دانشگاه پیام نور جمهوری اسلامی ایران