تاثیر فرهنگ در زیبایی شناختی محیط بصری و تاثیر سبک در این مقوله با رویکرد معماری پایدار

محیط بصری شهر ها از طریق نشانه ها ویژگی های جامعه خویش را به تجلی می رساند. در تعامل میان انسان و شهر " محیط بصری " واسط میان زمینه ادراک و شناخت و ارزیابی محیطی است. نیاز به احساس زیبایی در زمره والاترین نیازهای بشری است. در این رابطه برای تبیین روند تکاملی نقش و مفهوم منظر شهری از نظریه " بلوغ طراحی شهری" سود برده شده است. در این نوشتار ، نخست اهمیت فرهنگ به طور تفصیلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس چگونگی تداخل سبک در معماری و آنگاه معماری پایدار در منظر شهری بررسی خواهد گردید. بررسی انجام شده بر آن می باشد که با توجه به فرهنگ و ادراک مردم آن محیط یک معمار یا طراح باید با یک پیش زمینه ای از ذهنیت و خواسته های مردمی که در آن زندگی می کنند با توجه به سنن و خواسته های مردم و بافت تاریخی آن منطقه طراحی شهری را انجام داده تا به این ترتیب لطمه ای به ادراک زیبایی شناختی مردم وارد نکند. هدف این مقاله تبیین اهمیت محیط بصری و منظر شهری ، فرهنگ و سبک معماری و نقش های مختلفی که تا کنون منظر شهری داشته است ، و باز شناسی روند تکاملیمفهوم آن می باشد. در این پژوهش مطالعات کتابحانه ای و رویکرد توصیفی در درک اهمیت فرهنگ و سبک در زیبایی شناختی جهتتحقق معماری پایدار پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

فرهنگ ، معماری ، معماری پایدار ، سبک معماری ، اکوسیستم های شهری ، فرهنگ بومی ، زیبایی شناختی