تاثیر تغییرات سطح آب زیرزمینی و اقلیم بر ساختار نبکا (مطالعه موردی: جنوب دشت بشرویه در حوضه آبریز پلایای بجستان)

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 658

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICEHH02_742

تاریخ نمایه سازی: 13 آبان 1393

چکیده مقاله:

یکی از مهم ترین چشم اندازهای ناهمواری در مناطق خشک نبکاست. نبکاها عموما در مناطقی که میزان ماسه آن متوسط و رطوبت کافی برای حیات گیاه موجود باشد و در اثر عملکرد فرایندهای بادرفتی و بیولوژیک به وسیله تجمع نهشته های بادی تشکیل می شوند. درک اطلاعات اکوژئومورفولوژیک پیچیده در سیر تکامل چشم انداز نبکا می تواند در مدیریت تغییرات محیطی برای پیش بینی مراحل توالی، تعدیل بیابان زایی و تخریب اراضی، ارزیابی آثار تغییرات اقلیمی، بررسی آثار تغییر در نوع استفادهاز اراضی، ایجاد و توسعه شرایط تشکیل پایداری سیستم های مناطق خشک و نیمه خشک موثر واقع شود. این پژوهش مبتنی بر انجام کار میدانی از طریق مشاهده مستقیم شواهد و نیز تحلیلی – تجربی است. همچنین بین متغیرهای موثر ارتباط برقرار شده و نتایج حاصله تجزیه و تحلیل شده اند. این تحقیق که در نبکازارهای جنوب دشت بشرویه در حوضه آبریز پلایای بجستان صورت گرفته مطالعات میدانی برای بدست آوردن اطلاعات لازم از ویژگی های نبکا از جمله ضخامت و رنگ لایه های تشکیل دهنده نبکا ، اندازه ذرات آنها و نوع رسوب تشکیل دهنده، میزان چسبندگی ذرات در چینه ها انجام گردید. برای این منظور 6 نبکا در سطح محدوده انتخاب گردید و مقاطعی به طول 40-50 سانتی متر در آنها برش داده شد. با توجه به این که از روی رنگ لایه ها می توان به قدیمی و یا جدید بودن لایه پی برد ؛ و اینکه تغییرات رطوبتی بر میزان چسبندگی ذرات تشکیل دهنده هر لایه تاثیر گذار است و همچنین بر طبق ضخامت لایه ها که بیانگر شدت و طول دوره عملکرد تراکمی باد در محل نبکاها می باشد؛ اقدام به بررسی دوره های خشک و مرطوب و نیز تاثیر تغییرات سطح آب زیرزمینی بر چینه ها و رسوبات آنها در نبکاها گردید بنابراین جهت نیل به این هدف چینه ها و لایه های تشکیل دهنده نبکا از نظر رنگ، میزان ضخامت لایه و میزان چسبندگی ذرات و جنس آنها مورد بررسی قرار گرفت. علاوه براین ، به منظور برقرار نمودن رابطه بین میزان تغییر در عملکرد باد از مرحله تراکمی به کاوشی در این منطقه و افزایش استخراج از آب های زیرزمینی( عمدتا از طریق چاه ها ) داده های مربوط به منابع آب زیرزمینی و تعداد چاه های منطقه ( از سال 1340-1382) در محیط نرم افزاری Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین برای بررسی جهت و قدرت جریان بادهای منطقه، گلباد آن با استفاده از داده های باد ایستگاه سینوپتیکبشرویه ترسیم گردید. نتایج نشان می دهد که این منطقه و نبکاهای آن به شدت متاثر از تغییرات سطح آب زیرزمینی بوده و با افت سطح آب، طول دوره خشکی در منطقه بیشتر شده و بنابراین بر روی ذرات رسوبی در چینه ها تاثیر گذاشته است به گونه ای که ضخامت چینه های جدید به علت افزایش طول دوره های خشکی بیشتر است همچنین دارای لایه های نمکی هستند در حالی که چینه های قدیمی تر دارای ضخامت کمتر بوده و فاقد نمک می باشند. به طور کلی می توان گفت که از پایین به بالا ضخامت چینه ها افزایش پیدا کرده است. همچنین میزان چسبندگی ذرات رسوبی در چینه های جدید بسیار کمتر از چینه های قدیمی است که به علت کاهش رطوبت و آب در دسترس درختچه نبکا می باشد و این امر در حال حاضر باعث افزایش فرسایش و بادبردگی در پهلو و سطح نبکاها شده است و محیط نبکاها در حال تغییر از یک محیط تراکمی به محیطی فرسایشی و دچاربادبردگی می شود. علاوه بر این نتایج تحلیل داده های آب زیرزمینی بیانگر کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و افزایش عمق چاه های عمیق و نیمه عمیق در دشت بشرویه است به گونه ای که تا دهه 70 عمق متوسط چاه های این منطقه 71 متر بوده اما در دهه 70 این عمق به 91 و در دهه 80 متوسط عمق چاه ها به 130 متر رسیده است .این کاهش سطح آب به علت افزایش سطوح زیر کشت زمین های کشاورزی و باغات پسته در دشت بشرویه و آبیاری آنها با آب چاه است اما این افت سطح آب بر ویژگی های چینه های نبکاها تاثیر گذاشته و باعث تشدید فعالیت فرسایشی باد در سال های اخیر در سطح نبکاها شده است که تمام این رسوبات توسط باد از نبکاها برداشت شده و سبب آلودگی هوای شهرهای اطراف خود می شود.

نویسندگان

مریم قاسم نژاد

دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی ، دانشگاه فردوسی مشهد

هایده آراء

استادیار گروه مناطق خشک ، دانشکده کویر شناسی دانشگاه سمنان