تبیین ماهیت رابطه بین فرهنگ و رویکرد تفکر استراتژیک در سازمان
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 730
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EME02_570
تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1393
چکیده مقاله:
دیدن استراتژی به عنوان فرایندی پویا، خلاقانه، پاسخگو و غالباً شهودی و در چارچوبی از محیط بسیار غیر قابل پیش بینی، با مفهوم تفکر استراتژیک، سازگاری و تطابق زیادی دارد. مینتزبرگ معتقد است: برنامه ریزی و تفکر استراتژیک دربر گیرنده دو فرایند فکری مجزا هستند: برنامه ریزی استراتژیک با تجزیه و تحلیل، ایجاد و رسمی کردن سیستم ها و رویه ها در ارتباط است و تفکر استراتژیک نیز شامل ترکیب یا تلفیق، تقویت شهود و تفکر خلاق و نوآورانه در تمام سطوح سازمان است (مینتزبرگ، 1994).تفکر استراتژیک، روشی برای حل مسائل استراتژیک است که رویکرد عقلانی و همگرا را با فرآیندهای فکری خلاق و واگرا ترکیب می کند. در واقع، این تفکر، مهم دیدن چیزهایی است که دیگران نمی بینند و به دنبال یافتن نوآوری و تصاویر ذهنی جدید و آینده ای بسیار متفاوت است تا سازمان و حتی صنعت مرتبط با آن را بر اساس استراتژیهای اصلی اش دوباره تعریف کند. از آنجا که در بسیاری موارد، روابط بین فرهنگ و استراتژی های سازمان تعیین کننده موفقیت شرکت می باشد، در این مقاله به تبیین رابطه بین فرهنگ حاکم بر سازمان و رویکرد تفکر (اندیشه) استراتژیک سازمانی بر مبنای چارچوب ابعاد فرهنگی هاف استد پرداخته می شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محسن اعظمی
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور