نقدی بر زبان مدیریت استراتژیک

هدف از این مقاله مروری بر معناشناسی زبان مدیریت به منظور جستجوی شفافیت اصطلاحات و چگونگی استفاده و سوء استفاده از آن در ادبیات استراتژیک است. بررسی گسترده ای از ادبیات انجام پذیرتفه است. برای مبهم و سیاسی کردن فرآیند مدیریتی به ویژه فرآیند استراتژیک از زبان مدیریت استفاده شده است به منظور توسعه ایده های تخصص استراتژی باید استفاده و سوء استفاده از کلمات در فرهنگ لغت استراتژی فهمیده شود مشکلیک ه از این فقدان تعریف ایجاد شده این است که تلاش برای ارزیابی فرآیند استراتژیک در ادبیات و عمل برای اینکه دقیقا بدانیم متدلوژی استراتژیک در حال بیان چه چیزیست غالبا غیرممکن شده است. به جای تمرکز کردن بر روی استراتژی لازم است به دنبال درک این باشیم که اصطلاحات چگونه به کار برده می شوند و پس از آن معنای وایژه ها را به مکتب نظرات استراتژیک اختصاص دهیم تا نویسنده/ محقق در هر مقاله مرتبط که چاپ با منتشر می کند آن را قبول کند. ضروری است تا تشخیص دهیم چه اندازه کلمات در ادبیات استراتژی معانی ظریف و مختلفی دارند و طریقه فهمیدن نحوه استفاده از کلمات به کار بردن اصطلاحات برا یک مکتب فکری است.

کلیدواژه ها:

معناشناسی ، مدیریت انتقادی ، برنامه ریزی استراتژیک ، مدیریت استراتژیک ، تفکر