راهبردهای مقابله ای زنان شاغل در مواجهه با تعارض کارخانواده و تبعات آن بر سلامت روان

مطالعه حاضر با هدف تبیین راهبردهای مقابله ای زنان شاغل در مواجهه با تعارض کار-خانواده و تاثیر آن بر سلامت روان انجام شد. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با ۱۶ زن شاغل متاهل در شهر تهران که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که شرکت کنندگان از سه دسته راهبرد اصلی شامل راهبردهای فعالانه مدیریت تعارض (مانند سازماندهی زمان و مذاکره برای انعطاف پذیری شغلی)، راهبردهای انطباقی شناختی-هیجانی (مانند بازتعریف انتظارات و پذیرش موقعیت) و راهبردهای مبتنی بر حمایت اجتماعی (مانند کمک گرفتن از شبکه خویشاوندی) استفاده می کنند. نتایج حاکی از آن بود که راهبردهای فعالانه با پیامدهای مثبت تری برای سلامت روان همراه بودند، در حالی که راهبردهای انطباقی هیجانی در بلندمدت می توانستند منجر به فرسودگی شوند. همچنین، کیفیت حمایت اجتماعی به عنوان عاملی کلیدی در تعدیل تاثیر راهبردها بر سلامت روان شناسایی شد. این مطالعه بر اهمیت طراحی مداخلات حمایتی در محیط های کاری و آموزش راهبردهای مقابله ای موثر به زنان شاغل تاکید دارد. یافته های این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و متخصصان روانشناسی صنعتی-سازمانی در طراحی برنامه های ارتقای سلامت روان زنان شاغل کمک کند.

کلیدواژه ها:

سلامت روان ، زنان شاغل ، تعارض کار-خانواده ، راهبردهای مقابله ای ، پدیدارشناسی