تاثیر توانایی مدیریت بر محافظه کاری حسابداری با در نظر گرفتن نقش تعدیلی سهامداران نهادی و استقلال هیئت مدیره

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 16

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SEBBA-5-2_005

تاریخ نمایه سازی: 2 دی 1404

چکیده مقاله:

هدف: توانایی مدیریت، زمانی که بر پایه مهارت های تخصصی و تجربیات عملی در زمینه تحلیل فرصت ها و ریسک های کسب وکار استوار باشد، نقش مهمی در بهبود کیفیت تصمیم گیری های مالی و گزارشگری ایفا می کند. مدیرانی که از این توانایی برخوردارند، قادرند با تکیه بر تحلیل های واقع گرایانه، جریان های نقدی آتی و ارزش دارایی ها را به درستی برآورد کرده و از این طریق، مانع از شناسایی زیان های غیرواقعی شوند. در چنین شرایطی، کاهش محافظه کاری افراطی در گزارشگری مالی، نه تنها نشانه ای از ضعف کنترلی نیست، بلکه می تواند نمایانگر بلوغ مدیریتی و شناخت دقیق از موقعیت های مالی و اقتصادی باشد. درواقع، محافظه کاری بیش ازحد در گزارشگری، اگر بدون پشتوانه تحلیلی و به صورت مکانیکی اجرا شود، ممکن است موجب ارائه تصویری نامناسب از وضعیت واقعی شرکت گردد و تصمیم گیری های اقتصادی را دچار اختلال کند. از سوی دیگر، نقش نظارتی سهامداران نهادی و هیئت مدیره مستقل، در چنین فرایندی بسیار حائز اهمیت است؛ زیرا این نهادها از طریق سازوکارهای کنترلی و پایش مستمر عملکرد مدیران، اطمینان حاصل می کنند که کاهش محافظه کاری، از چارچوب های استانداردهای حسابداری فراتر نرفته و در راستای حفظ منافع سهامداران انجام می شود. این نهادهای نظارتی با ایجاد تعادل میان آزادی عمل مدیریتی و الزامات پاسخ گویی، زمینه ای را فراهم می سازند تا مدیریت بتواند با آزادی نسبی در تصمیم گیری های خود عمل کند، بدون آنکه مخاطراتی برای شفافیت و قابلیت اتکای اطلاعات مالی ایجاد شود. در چنین ساختاری، کاهش محافظه کاری نه تنها تهدیدی برای کیفیت گزارشگری مالی نیست، بلکه می تواند به عنوان راهکاری موثر در جهت ارائه تصویری واقعی تر از عملکرد اقتصادی شرکت تلقی شود. البته تحقق این امر منوط به آن است که توانایی مدیریت به درستی ارزیابی شده و در پرتو سازوکارهای کنترلی مناسب، در راستای منافع بلندمدت شرکت و ذی نفعان آن به کار گرفته شود. به بیان دیگر، تقویت مهارت های تحلیلی مدیران، همراه با اعمال نظارت های ساختاریافته، می تواند زمینه ساز شکل گیری الگویی متوازن در گزارشگری مالی باشد؛ الگویی که در آن، نه افراط در محافظه کاری، و نه تساهل در ارزیابی های مالی، جایگاهی نداشته و تصمیم گیری ها بر مبنای داده های معتبر و تحلیل های کارشناسانه صورت می گیرد. بنابراین، تعامل اثربخش میان توانایی مدیریت و نهادهای ناظر، یکی از الزامات کلیدی در مسیر ارتقای شفافیت، پاسخ گویی و کارآمدی نظام گزارشگری مالی محسوب می شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر محافظه کاری حسابداری با در نظر گرفتن نقش تعدیلی سهامداران نهادی و استقلال هیئت مدیره بوده است.

روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و یافته های آن برای تصمیم گیری و حل مشکلات در شرکت ها و سازمان ها مفید است. از نظر روش شناختی، این مطالعه توصیفی-همبستگی بوده و روابط بین متغیرها را تحلیل می کند. همچنین در دسته مطالعات علی-پس رویدادی قرار دارد؛ زیرا روابط علت و معلولی را پس از وقوع رویدادها بررسی می نماید. پژوهش از نظر ماهیت داده ها کمی است و براساس اطلاعات مالی و مدیریتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده و از نرم افزار ره آورد نوین و سایت کدال برای استخراج و تحلیل داده ها استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. از نظر زمان و مکان، پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده و با بهره گیری از منابع داخلی و خارجی و داده های واقعی، تحلیل جامعی ارائه می دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران است که در بازه زمانی پنج ساله از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲، سهام آن ها به طور مستمر مورد معامله قرار گرفته و به تولید کالا و خدمات مشغول بوده اند. با توجه به ویژگی ها و ماهیت خاص شرکت های بورسی، برای انتخاب حجم نمونه، شرایط ویژه ای در نظر گرفته شد. براساس این شرایط، پس از اعمال روش حذفی سیستماتیک، تعداد ۱۳۳ شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند.

یافته ها: توانایی مدیریت تاثیری معکوسی بر محافظه کاری حسابداری دارد؛ به این معنا که هرچه مدیران از توانمندی بیشتری برخوردار باشند، تمایل آن ها به استفاده از رویه های محافظه کارانه کاهش می یابد. این امر می تواند ناشی از اعتماد بیشتر مدیران توانمند به تصمیم گیری های مبتنی بر اطلاعات و تحلیل های دقیق باشد. همچنین، سهامداران نهادی با ایفای نقش نظارتی فعال، موجب افزایش سطح محافظه کاری حسابداری می شوند و در این راستا نقش تعدیل گر مثبت ایفا می کنند. در مقابل، استقلال هیئت مدیره تاثیر تعدیلی معکوس دارد؛ به گونه ای که در شرکت هایی با مدیریت توانمند، با افزایش شفافیت و پاسخ گویی، از اعمال محافظه کاری بیش از حد جلوگیری می کند و موجب تعادل در گزارشگری مالی می شود.

نتیجه گیری: مدیران توانمند به واسطه دسترسی به اطلاعات دقیق تر، توانایی تحلیل جامع تر ریسک ها و تکیه بر پیش بینی های هوشمندانه و مبتنی بر داده، تمایل کمتری به بهره گیری از رویکردهای محافظه کارانه در گزارشگری مالی دارند. این الگوی رفتاری را می توان در چارچوب نظریه سرپرستی تحلیل کرد؛ چراکه این نظریه مدیران را نه صرفا به عنوان عاملی خودمحور، بلکه به عنوان نمایندگان متعهد و وفادار سهامداران در نظر می گیرد که در راستای منافع بلندمدت سازمان عمل می کنند. از این منظر، شفافیت اطلاعاتی و ارائه منصفانه و بی طرفانه داده های مالی، بر گزارشگری محافظه کارانه و محدودکننده، اولویت می یابد. در واقع، مدیران توانمند با اتکاء به قابلیت های تحلیلی خود، آمادگی بیشتری برای پذیرش مسئولیت تصمیمات مالی داشته و تمایل دارند اطلاعات را بدون جانب داری یا دستکاری ارائه دهند. با این حال، ساختار حاکمیتی سازمان نقشی کلیدی در تعیین میزان محافظه کاری گزارش های مالی ایفا می کند. براساس نظریه نهادی، فشارهای نهادی، به ویژه نظارت فعال سهامداران نهادی، سازمان ها را ملزم می سازد تا از شیوه های محافظه کارانه تر در گزارشگری پیروی کنند؛ چراکه چنین اقداماتی مشروعیت سازمانی را نزد ذی نفعان بیرونی و نهادهای نظارتی تقویت می نماید. در این راستا، سهامداران نهادی با تاکید بر حفظ ثبات مالی و کاهش ریسک های اطلاعاتی، خواهان پایبندی شرکت ها به رویه هایی هستند که محافظه کاری بیشتری را در ارائه اطلاعات مالی تضمین کند. در مقابل، از منظر نظریه وابستگی منابع، استقلال هیئت مدیره نقش بسزایی در شکل دهی به خط مشی ءهای گزارشگری مالی دارد. هیئت مدیره ای که از مدیریت اجرایی استقلال نسبی داشته باشد، با بهره گیری از منابع اطلاعاتی متنوع و دیدگاه های متکثر، می تواند تصمیماتی متعادل تر اتخاذ کند که در آن، میان دو قطب شفافیت و محافظه کاری، نوعی تعادل عقلایی برقرار گردد. در چنین ساختاری، اعضای هیئت مدیره به عنوان ناظران مستقل و دارای بینش استراتژیک، قادر خواهند بود مانع اعمال سلایق فردی مدیران در ارائه اطلاعات مالی شوند و در عین حال، زمینه ساز افزایش کیفیت گزارشگری مالی گردند. بنابراین، تعامل میان ویژگی های فردی مدیران، ساختار حاکمیت شرکتی و نظریه های مرتبط، در تعیین سطح محافظه کاری گزارشگری مالی نقش بسزایی دارد و می تواند به بهبود تصمیم گیری سرمایه گذاران، ارتقاء شفافیت بازار سرمایه و اعتماد بلندمدت ذی نفعان بینجامد.

نویسندگان

اکبر ولی زاده اوغانی

گروه مدیریت، واحد سراب، دانشگاه آزاد اسلامی، سراب، ایران

امیرعطا علی زاده

گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی سراج، تبریز، ایران

مریم عرفان اسفنجانی

گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی سراج، تبریز، ایران