بررسی مفهوم و مصادیق جنایت علیه بشریت در حقوق بین الملل کیفری با نگاهی به ماده ۷ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی
محل انتشار: بیستمین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در تعلیم و تربیت، روانشناسی، فقه و حقوق و علوم اجتماعی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 45
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ABUCONPA20_165
تاریخ نمایه سازی: 30 آذر 1404
چکیده مقاله:
این مقاله به بررسی مفهوم، تحولات تاریخی، عناصر تشکیل دهنده و صلاحیت دیوان کیفری بین المللی در خصوص جنایات علیه بشریت می پردازد. فرضیه تحقیق مبتنی بر این است که جنایات علیه بشریت از تحولات تدریجی در حقوق بین الملل شکل گرفته و در ماده ۷ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی (اساسنامه رم) به عنوان جرمی مستقل با عناصر مشخص تعریف شده است. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر مطالعه اسناد بین المللی شامل کنوانسیون لاهه (۱۹۰۷_۱۸۹۹)، منشور دادگاه های نورنبرگ و توکیو، اساسنامه دادگاه های کیفری بین المللی برای یوگسلاوی و رواندا، و اساسنامه رم است. نتایج نشان می دهد که جنایات علیه بشریت ابتدا بخشی از جنایات جنگی محسوب می شد اما پس از جنگ جهانی دوم و با تشکیل دادگاه های نورنبرگ و توکیو به عنوان جرمی مستقل شناخته شد. ماده ۷ اساسنامه رم چهار عنصر اصلی برای تحقق این جنایت تعیین کرده است: ارتکاب اعمال مشخص در قالب حمله گسترده یا سازمان یافته، علیه جمعیت غیرنظامی، در راستای سیاست دولت یا سازمان، و با علم به وجود چنین حمله ای. این جنایات شامل مصادیقی چون محرومیت از آزادی (حبس غیرقانونی، ناپدیدسازی اجباری) و جنایات بر ضد تمامیت جسمی و روحی افراد می شوند و می توانند در زمان صلح یا جنگ و توسط نهادهای دولتی یا غیردولتی ارتکاب یابند. دیوان کیفری بین المللی بر اساس ماده ۵ اساسنامه صلاحیت رسیدگی به این جنایات را دارد. چالش های موجود شامل تعیین دقیق معیارهای گستردگی و سازمان یافتگی حمله، تبیین رابطه عمل فردی با حمله جمعی، و ابهام در مفهوم «سایر اعمال ضد بشری» است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمدرضا حبیبی
کارشناسی ارشد حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، استان خراسان رضوی، ایران.