مدل سازی عوامل کلیدی و روابط متقابل در مسیر دست یابی به توسعه پایدار معادن با چشم انداز NZE با رویکرد به کارگیری ترکیبی ISM و Dematel فازی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 24

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JNREE-3-10_002

تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1404

چکیده مقاله:

مقدمه: توسعه پایدار در بخش معدن به عنوان یکی از صنایع زیربنایی، نقشی کلیدی در گذار به سمت اقتصاد کم کربن و تحقق سناریوی انتشار خالص صفر دارد. این صنعت از یک سو به عنوان موتور رشد اقتصادی و تامین کننده مواد اولیه برای فناوری های نوین شناخته می شود و از سوی دیگر، اثرات قابل توجهی بر محیط زیست و جوامع محلی برجای می گذارد. بنابراین، شناسایی متغیرهای کلیدی و تحلیل روابط میان آن ها برای دست یابی به آینده ای پایدار در این بخش ضرورتی انکارناپذیر است.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی–تحلیلی است. جامعه آماری شامل ۸۰ خبره در حوزه معدن، محیط زیست و سیاست گذاری انرژی بود که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. ابتدا متغیرهای موثر بر توسعه پایدار معادن با بهره گیری از روش دلفی فازی شناسایی و نهایی شدند. سپس روابط علی و معلولی میان متغیرها با استفاده از روش دیماتل فازی تحلیل گردید و در نهایت، ساختار روابط میان متغیرهای کلیدی با بهره گیری از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تدوین شد.

نتایج و بحث: بر اساس نتایج دلفی فازی، ۱۲ متغیر کلیدی در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و زیست محیطی شناسایی شد. تحلیل دیماتل نشان داد متغیرهایی هم چون هزینه سرمایه گذاری، قیمت جهانی فلزات، سطح رفاه اجتماعی و آموزش زیست محیطی در گروه تاثیرگذار قرار دارند، در حالی که متغیرهایی مانند شدت انرژی، بازیافت پسماند و سلامت اکوسیستم بیشتر تاثیرپذیر هستند. در مدل سازی ساختاری تفسیری، سه متغیر سیاست های قیمت گذاری کربن، هزینه سرمایه گذاری و قیمت جهانی فلزات به عنوان عوامل پایه و پیشران شناسایی شدند که نقش کلیدی در هدایت سایر متغیرها ایفا می کنند. متغیرهای میانی مانند پذیرش اجتماعی فناوری و نوآوری فناورانه نقش واسطه ای داشته و متغیرهای وابسته نظیر شدت انرژی و سلامت اکوسیستم به عنوان خروجی های نهایی شناخته شدند. مقایسه دو روش دیماتل و مدل سازی ساختاری تفسیری نشان دهنده هماهنگی بالای نتایج و روایی یافته هاست.

نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد دست یابی به توسعه پایدار معادن و هم سویی با سناریوی انتشار خالص صفر، مستلزم تمرکز سیاستی بر متغیرهای پایه و ایجاد هماهنگی میان متغیرهای میانی است تا بتوان در نهایت پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی مطلوب را محقق ساخت. این مدل ساختاری می تواند به سیاست گذاران کمک کند منابع را بهینه تخصیص دهند و مسیر گذار به معادن پایدار را تسهیل نمایند. بر اساس یافته ها، توصیه می شود سیاست گذاران در گام نخست سازوکارهای شفاف قیمت گذاری کربن و حمایت های مالی برای کاهش هزینه سرمایه گذاری را طراحی کنند. در گام دوم، برنامه های حمایتی برای نوآوری فناورانه و توسعه هوش مصنوعی در استخراج ایجاد شود تا پذیرش اجتماعی فناوری و آموزش زیست محیطی تقویت گردد. در گام سوم، با بهبود نظام پایش هوشمند، زیرساخت های بازیافت و ارتقای بهره وری انرژی، امکان دستیابی به اهداف زیست محیطی و بهبود سلامت اکوسیستم فراهم گردد. این مسیر سه مرحله ای می تواند نقشه راهی عملی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی آینده معادن در چارچوب توسعه پایدار و سناریوی انتشار خالص صفر باشد.

نویسندگان

محمدرضا کریمی

دانشجوی دکتری گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی ، قزوین ، ایران

صادق عابدی

گروه مدیریت صنعتی، واحد قزوین،دانشگاه آزاد اسلامی ، قزوین ، ایران

علیرضا علی نژاد

گروه مهندسی صنایع، واحد قزوین،دانشگاه آزاد اسلامی ، قزوین ، ایران