روش های آموزش و تقویت هوش هیجانی در کلاس های دبستان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 52
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CSEMCONF01_255
تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1404
چکیده مقاله:
هوش هیجانی به عنوان یکی از مولفه های بنیادین در رشد روانی، اجتماعی و تحصیلی کودکان، در سال های اخیر مورد توجه گسترده روان شناسان تربیتی و متخصصان آموزش و پرورش قرار گرفته است. این مفهوم که نخستین بار توسط سالووی و مایر مطرح شد و بعدها توسط گلمن توسعه یافت، شامل توانایی فرد در شناخت، درک، تنظیم و ابراز هیجانات خود و دیگران است (گلمن، ۱۳۸۰). در دوره دبستان، که مرحله ای حساس از رشد شخصیت و شکل گیری الگوهای رفتاری کودکان محسوب می شود، آموزش هوش هیجانی می تواند نقش تعیین کننده ای در موفقیت تحصیلی، تعاملات اجتماعی، و سلامت روانی دانش آموزان ایفا کند. در این مقاله، به بررسی روش های موثر آموزش و تقویت هوش هیجانی در کلاس های دبستان پرداخته شده است. این روش ها شامل بازی های نقش آفرینی، داستان گویی و تحلیل شخصیت ها، فعالیت های گروهی، تمرین های خودآگاهی، و آموزش مستقیم مهارت های هیجانی است. هر یک از این روش ها با هدف ارتقاء مولفه های هوش هیجانی مانند خودآگاهی، خودتنظیمی، همدلی و مهارت های اجتماعی طراحی شده اند. برای مثال، بازی های نقش آفرینی به کودکان کمک می کند تا خود را در موقعیت های اجتماعی مختلف تصور کرده و واکنش های هیجانی مناسب را تمرین کنند (نجفی و همکاران، ۱۴۰۱). همچنین، داستان گویی با محوریت شخصیت هایی که با چالش های هیجانی مواجه اند، زمینه ای فراهم می کند تا کودکان از طریق همذات پنداری، درک عمیق تری از احساسات خود و دیگران پیدا کنند (نظری، ۱۴۰۳). نقش معلمان در این فرآیند بسیار حیاتی است. معلمانی که خود از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، توانایی بیشتری در مدیریت کلاس، ایجاد ارتباط موثر با دانش آموزان، و فراهم سازی محیطی امن و حمایت گر دارند. این امر نه تنها موجب افزایش انگیزه یادگیری در دانش آموزان می شود، بلکه به کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و افزایش تعاملات مثبت در کلاس درس منجر می گردد (معصومی نژاد، ۱۴۰۱). از سوی دیگر، والدین نیز با ایجاد فضای گفت وگو در خانه، تشویق به ابراز احساسات، و الگوسازی رفتاری، نقش مکملی در آموزش هوش هیجانی ایفا می کنند.با وجود اهمیت این موضوع، چالش هایی نیز در مسیر آموزش هوش هیجانی در مدارس ابتدایی وجود دارد. از جمله این چالش ها می توان به کمبود منابع آموزشی مناسب، نبود آموزش های تخصصی برای معلمان، تفاوت های فرهنگی و خانوادگی، و مقاومت برخی والدین یا مدیران مدارس در برابر برنامه های غیرسنتی اشاره کرد. برای غلبه بر این چالش ها، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی هوش هیجانی به صورت ساختارمند در برنامه درسی رسمی گنجانده شود، دوره های ضمن خدمت برای معلمان با محوریت روان شناسی کودک برگزار گردد، و همکاری بین مدرسه و خانواده در اجرای این برنامه ها تقویت شود.در نهایت، آموزش و تقویت هوش هیجانی در دوره دبستان نه تنها به بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک می کند، بلکه زمینه ساز رشد شخصیت سالم، روابط اجتماعی موثر، و آمادگی روانی برای مواجهه با چالش های زندگی آینده خواهد بود. این آموزش ها باید با توجه به تفاوت های فردی، فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان طراحی و اجرا شوند تا اثربخشی لازم را داشته باشند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد درویش زاده
دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مطهری زاهدان
محمد شاهوزهی
دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مطهری زاهدان
محمدرضا روحی
دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مطهری زاهدان
مهدی جهان آبادی
دانشجوی کاردانی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مطهری زاهدان