تاثیر ساختار شخصیت بر نحوه مواجهه دانش آموزان با شکست تحصیلی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 44
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CSEMCONF01_230
تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1404
چکیده مقاله:
این پژوهش با هدف تبیین نقش ساختار شخصیت در نحوه مواجهه دانش آموزان با شکست تحصیلی، با تاکید بر سازوکارهای شناختی–هیجانی و زیربنای نوروسایکولوژیک، انجام شده است. در سال های اخیر، شکست تحصیلی نه صرفا یک پیامد آموزشی بلکه پدیده ای چندعاملی تلقی شده که تحت تاثیر تعامل پیچیده عوامل فردی، محیطی و عصبی قرار دارد. ساختار شخصیت به عنوان پیکره ای نسبتا پایدار از صفات، الگوهای پردازش هیجانی، نگرش ها و سبک های مقابله ای، نقش تعیین کننده ای در نحوه واکنش دانش آموز به شکست ایفا می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی مانند روان رنجورخویی، وجدانی بودن، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق پذیری هر یک مسیرهای متمایزی در واکنش هیجانی و شناختی نسبت به ناکامی ایجاد می کنند؛ برای مثال، روان رنجورخویی با واکنش های متمرکز بر تهدید، فعال سازی بیش تر آمیگدال، افزایش نشخوار فکری و کاهش کارآمدی محور تنظیم شناختی (به ویژه در نواحی DLPFC و ACC) همراه است و احتمال بروز خودسرزنشگری، اجتناب، و کاهش اعتمادبه نفس تحصیلی را افزایش می دهد. در مقابل، وجدانی بودن و انعطاف پذیری با تقویت کنترل اجرایی، تنظیم هیجان پیش بینانه و سازوکارهای تاب آوری تحصیلی مرتبط اند؛ این ویژگی ها از طریق مدولاسیون کارآمد شبکه های پیشانی–پاریتال و مهار پاسخ های هیجانی منفی، دانش آموز را به سوی راهبردهای مقابله ای مسئله محور، بازسازی شناختی و رفتارهای جبرانی موثر سوق می دهند.یافته ها همچنین نشان می دهد که مواجهه با شکست تحصیلی به طور معناداری تحت تاثیر ادراک فرد از خود (self-schema)، سبک اسنادی، و مهارت های فراشناختی قرار دارد. دانش آموزانی که ساختار شخصیت آن ها با خودکارآمدی هیجانی بالا، خوش بینی تحولی و سبک اسنادی درونی–غیرپایدار همراه است، شکست را فرصتی برای رشد قلمداد کرده و با رویکردی بازتابی و تحلیلی به بازسازی مسیر یادگیری می پردازند. در سطح میان فردی، نقش اقلیم هیجانی مدرسه و کیفیت ارتباط با معلم نیز به عنوان تعدیل کننده مهم برجسته می شود؛ به ویژه زمانی که تعاملات میان فردی از طریق نظام های نوروفیزیولوژیک مانند ترشح اکسیتوسین، فعال سازی نورون های آینه ای و تنظیم اجتماعی هیجان، تجربه شکست را از یک تهدید شخصی به یک چالش قابل مدیریت تبدیل می کند. از منظر تحول نگر، ساختار شخصیت دانش آموز پدیده ای پویا است که در فرایند تعامل میان وراثت، تجارب یادگیری، روابط والد–کودک، و زمینه فرهنگی شکل می گیرد و بنابراین مداخلات مدرسه محور می توانند نقش اساسی در تعدیل واکنش های ناسازگارانه به شکست ایفا کنند.نتیجه کلی این تحلیل نشان می دهد که واکنش دانش آموز به شکست تحصیلی بیش از آنکه تابع توانایی های شناختی صرف باشد، ریشه در معماری شخصیت و نحوه یکپارچه سازی اطلاعات هیجانی–شناختی دارد. در نتیجه، طراحی مداخلات آموزشی موثر مستلزم توجه به پروفایل شخصیتی، تقویت مهارت های تنظیم هیجان، بهبود شبکه های حمایت اجتماعی–هیجانی، و ایجاد اقلیم یادگیری امن و غیرتهدیدکننده است؛ اقلیمی که در آن شکست بخشی از مسیر یادگیری تلقی شود و نه نشانه ناتوانی. چنین رویکردی نه تنها کیفیت سازگاری تحصیلی دانش آموزان را افزایش می دهد، بلکه به ارتقای عدالت آموزشی در سطح مدرسه و جامعه نیز یاری می رساند.
کلیدواژه ها:
ساختار شخصیت ، شکست تحصیلی ، تنظیم هیجان ، روان رنجورخویی ، خودکارآمدی هیجانی ، شبکه های پیشانی–لیمبیک ، سبک های مقابله ای ، اقلیم هیجانی مدرسه ، تاب آوری تحصیلی ، سبک اسنادی
نویسندگان