تاثیر طرد اجتماعی و قلدری مدرسه ای بر تنظیم هیجانی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 50

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CSEMCONF01_051

تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1404

چکیده مقاله:

طرد اجتماعی و قلدری مدرسه ای به عنوان دو تجربه آسیب زا در محیط های آموزشی، تاثیر عمیقی بر رشد هیجانی، شناختی و اجتماعی کودکان و نوجوانان برجای می گذارند. این پدیده ها نه تنها روابط بین فردی را مختل می سازند، بلکه با ایجاد احساس شرم، ترس، بی ارزشی و ناامنی هیجانی، کارکردهای نوروسایکولوژیک مرتبط با تنظیم هیجان را نیز تضعیف می کنند. از منظر عصب روان شناختی، مواجهه مکرر با طرد اجتماعی باعث افزایش فعالیت آمیگدال و کاهش کارایی قشر پیش پیشانی (PFC) در کنترل پاسخ های هیجانی می شود؛ بدین معنا که تعادل میان پردازش هیجان و تنظیم شناختی مختل و احتمال بروز واکنش های تکانشی، اضطراب یا کناره گیری اجتماعی افزایش می یابد. قلدری مدرسه ای نیز نوعی تجربه مزمن استرس اجتماعی است که نظام تنظیم هیجان را تحت فشار قرار داده و موجب بروز دشواری در شناخت، نام گذاری، و بازسازی هیجانات می گردد. در چنین شرایطی، کودکان قربانی به دلیل فعال شدن مدارهای تهدید (amygdala–hypothalamus–HPA axis)، سطح کورتیزول بالاتری را تجربه کرده و در نتیجه توان بازگشت به حالت هیجانی متعادل در آنان کاهش می یابد.از دیدگاه روان شناسی رشد و نظریه های اجتماعی–هیجانی (SEL و SDT)، طرد و قلدری موجب تضعیف سه نیاز بنیادین روانی یعنی خودآیینی، شایستگی و ارتباط جویی می شود. محرومیت از تعاملات اجتماعی حمایتی، مانع شکل گیری هم تنظیمی هیجانی میان همسالان و مربیان می گردد؛ در نتیجه نوجوانان به جای یادگیری راهبردهای سازگارانه (مانند بازنگری شناختی و پذیرش هیجان)، به راهبردهای دفاعی و ناسازگارانه نظیر سرکوب، اجتناب یا پرخاشگری متوسل می شوند. پژوهش های اخیر حاکی از آن اند که تجربه طرد اجتماعی در مراحل حساس رشد هیجانی مدرسه ای، پیش بینی کننده ی مشکلات روانی آینده از جمله افسردگی، اضطراب اجتماعی و اختلالات تنظیم هیجان است. آموزش مهارت های هیجانی در چارچوب برنامه های مدرسه ای هوش هیجانی و SEL، می تواند اثرات منفی این پدیده ها را کاهش داده و زمینه پرورش همدلی، پذیرش تفاوت ها و تاب آوری عاطفی را فراهم سازد.از منظر اجتماعی–فرهنگی، قلدری و طرد اغلب در محیط هایی رخ می دهند که ارزش های رقابتی و هنجارهای قدرت پررنگ تر از همدلی و هم زیستی اند. بنابراین، مداخله موثر در سطح مدرسه مستلزم تغییر فرهنگ سازمانی آموزش و جایگزینی الگوهای مبتنی بر همدلی، گفت وگو و تنظیم هیجان جمعی است. نقش معلمان و مشاوران مدرسه در میانجی گری هیجانات، تسهیل ارتباطات و بازسازی هویت جمعی دانش آموزان حیاتی است؛ زیرا با فعال سازی مدارهای شناختی PFC، می توان کارکرد بازدارنده و بازنگرانه ی هیجان را تقویت کرد و از تثبیت الگوهای آسیب زا در حافظه هیجانی کودکان جلوگیری نمود.در مجموع، طرد اجتماعی و قلدری مدرسه ای از مهم ترین عوامل تضعیف کننده تنظیم هیجانی در کودکان و نوجوانان اند. این تاثیر نه تنها در سطح رفتاری، بلکه در حوزه های عصبی، شناختی و اجتماعی منعکس می شود. رویکردهای تلفیقی در آموزش هیجان، مبتنی بر نظریه های SEL، SDT و عصب هیجان شناسی، می توانند به عنوان راهبردهای پیشگیرانه و درمانی برای بازسازی توان تنظیم هیجان، ارتقای سلامت روانی و ایجاد فرهنگ مدرسه ای حمایتی به کار گرفته شوند.

نویسندگان