تاثیر رسانه های دیجیتال بر سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانش آموزان

در عصر حاضر که با سیطره بی سابقه فناوری های دیجیتال و رسانه های نوین همراه است، دانش آموزان بیش از هر زمان دیگری در معرض حجم عظیمی از اطلاعات و محتواهای متنوع قرار دارند. این پدیده، در عین فرصت سازی برای یادگیری و دسترسی آسان به دانش، چالش های متعددی را نیز در پی دارد، به ویژه در زمینه توانایی تمایز قائل شدن بین اطلاعات معتبر و نامعتبر، فهم مقاصد پنهان رسانه ها و تحلیل انتقادی پیام ها. این مقاله مروری کتابخانه ای، با هدف بررسی تاثیر رسانه های دیجیتال بر سواد رسانه ای و تفکر انتقادی دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل و ترکیب منابع علمی معتبر داخلی و خارجی، از جمله مقالات پژوهشی، کتب تخصصی و گزارش های کنفرانس ها، است که با استفاده از کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های اطلاعاتی گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهند که رسانه های دیجیتال پتانسیل بالایی برای تقویت سواد رسانه ای و تفکر انتقادی از طریق دسترسی به منابع متنوع، فرصت های مشارکت فعال و تولید محتوا دارند. با این حال، استفاده بی رویه و بدون راهنمایی از این رسانه ها می تواند منجر به آسیب هایی چون پذیرش بی چون و چرای اطلاعات، کاهش عمق پردازش، افت تمرکز، و افزایش آسیب پذیری در برابر اطلاعات غلط و دستکاری شده شود. عوامل تعدیل کننده ای نظیر برنامه های درسی سواد رسانه ای، آموزش معلمان، نقش خانواده و خودتنظیمی دانش آموزان در تعیین جهت این تاثیرات نقش حیاتی ایفا می کنند. نتیجه گیری حاکی از آن است که برای بهره برداری حداکثری از پتانسیل رسانه های دیجیتال و کاهش خطرات آن ها، نیاز مبرمی به توسعه چارچوب های آموزشی منسجم برای سواد رسانه ای و تفکر انتقادی در نظام آموزشی وجود دارد. این مقاله، ضمن تاکید بر ضرورت مداخلات آموزشی هدفمند، پیشنهاداتی کاربردی برای معلمان، خانواده ها و سیاست گذاران آموزشی ارائه می دهد.

کلیدواژه ها:

رسانه های دیجیتال ، سواد رسانه ای ، تفکر انتقادی ، دانش آموزان ، آموزش ، اطلاعات غلط