چرا دروس در پایه سوم آسان است اما در پایه چهارم هم سخت و هم سنگین می شود؟
محل انتشار: دومین همایش بین المللی معلمان برتر
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MISCONF02_489
تاریخ نمایه سازی: 10 آذر 1404
چکیده مقاله:
دوره ابتدایی یکی از مراحل بنیادین آموزش رسمی است که در آن تحولات شناختی، روانی و تحصیلی دانش آموزان نقش چشمگیری در تجربه یادگیری آنان ایفا می کند. بر پایه مشاهدات میدانی و بازخوردهای مکرر از معلمان، والدین و خود دانش آموزان، دروس پایه سوم ابتدایی نسبتا آسان، قابل فهم و برای اغلب دانش آموزان خوشایند توصیف می شوند. اما به محض ورود به پایه چهارم، بسیاری از دانش آموزان دچار افت تحصیلی، احساس فشار ذهنی، و کاهش انگیزه می گردند. این پدیده که می توان آن را «شوک تحصیلی پایه چهارم» نامید، دلایل متعددی دارد که در این مقاله مورد واکاوی قرار می گیرند.یکی از مهم ترین عوامل، تغییرات اساسی در ساختار و محتوای دروس است. در پایه چهارم، مفاهیم درسی به ویژه در ریاضی و علوم، از حالت عینی و شهودی به حالت انتزاعی تر تبدیل می شوند. این گذار نیازمند سطح بالاتری از توانایی تفکر منطقی، تمرکز و حافظه فعال است که هنوز در بسیاری از دانش آموزان به طور کامل تثبیت نشده است. همچنین، در این مقطع انتظارات آموزشی افزایش یافته و حجم تکالیف و مطالب نیز سنگین تر می شود، بدون آن که الزاما با تقویت مهارت های پایه ای در سال سوم همراه باشد.از سوی دیگر، انتقال از سبک تدریس حمایتی و بازی محور به شیوه های رسمی تر و محتوایی تر نیز باعث تغییر در فضای یادگیری می گردد. معلمان در پایه چهارم اغلب زمان کمتری برای پرداختن به نیازهای فردی دانش آموزان دارند و انتظارات بالاتری از آنان دارند. این مسئله می تواند منجر به افزایش اضطراب تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و افت عملکرد در برخی دانش آموزان شود.تغییرات شناختی نیز نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. در سنین نه تا ده سالگی، کودکان وارد مرحله عملیات عینی از نظر نظریه رشد شناختی پیاژه می شوند؛ اما هنوز برای درک کامل مفاهیم پیچیده و انتزاعی نیاز به زمان دارند. هم زمانی این تحول با افزایش دشواری مطالب، ممکن است منجر به شکاف میان توانایی ذهنی و انتظارات تحصیلی شود.در این مقاله، تلاش شده است با بهره گیری از تحلیل های روان شناختی، شناختی و برنامه درسی، دلایل دشوار شدن دروس در پایه چهارم نسبت به سوم، شناسایی و راهکارهایی برای کاهش این شکاف ارائه گردد. پژوهش حاضر با تمرکز بر کلیدواژه هایی چون تغییرات شناختی در کودکان، دشواری دروس پایه چهارم، افت تحصیلی، سبک های یادگیری، و انتقال مقطعی آموزشی می کوشد تا دیدگاهی جامع در زمینه بهبود تجربه یادگیری در دوره میانی ابتدایی ارائه دهد. یافته ها حاکی از آن است که بازطراحی تدریجی و پیوسته برنامه درسی، آموزش مهارت های شناختی و عاطفی پیش از ورود به پایه چهارم و تقویت ارتباط معلم-دانش آموز می تواند از شدت این شکاف تحصیلی بکاهد و مسیر یادگیری را هموارتر سازد.
نویسندگان
لیلی روزگار
آموزش و پرورش مرودشت