نمود جلوه های رابطه انسان با خویشتن دربوستان وگلستان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IRNHAMAYESH01_241
تاریخ نمایه سازی: 10 آذر 1404
چکیده مقاله:
انسان که شاهکار خلقت الهی است و سجده گاه کون و مکان است و پرده ساز و نقش زن تابلو طبیعت است و به وجود آمدن هستی برای بودن اوست؛ خود وظیفه ای در برابر آفریده های هستی دارد که یکی از این وظایف مسئولیتی است که انسان در برابر خویشتن خویش دارد. صفات نیکی هم چون پاکی، رازداری، شجاعت، تواضع و فروتنی و ... که وجود انسان به آن فراخوانده می شود، رابطه ای را بین انسان و تکلیف درونی خود ایجاد کرده که او را به سوی این صفات پسندیده و انسانی می کشاند. انسان به عنوان اشرف مخلوقات در میان تمام آفریده های خداوند، از مقام و جایگاهی ارزشمند برخوردار است. اغلب هنرمندان به ویژه شاعران پارسی گو در وصف و فضل انسان، شعرها سروده و زیورها با نام او آراسته اند که نمونه بارز آن، اشعار سعدی شیرین سخن است، او سعی کرده در آثار خود، چهره ای عاطفی، اخلاقی و زیبایی شناسانه از انسان را به تشنگان معرفت و هنرمندان بنمایاند و در چشم انداز آرمانیش، بنی آدم را اعضای یک پیکر و از یک گوهر بداند. در جلوه گاه اندیشه ی سعدی آنچه به روشنی قابل تصور است همه چیز حول محوری استوار که همان آفریدگار است، می چرخد. برآیند پژوهش حاکی از آن است که سعدی در بوستان، باب هایی را بر روی انسان باز می کند که هرکدام دری برای ایجاد و ارتباط با خداوند است. سعدی در بوستان وقتی نیاز انسان را به پیوند و ارتباط به خداوند می بیند، دنبال راهکار و گشایش است و با اندیشه های آرمانی که در ذهن خود دارد کلام خود را به جلوه های ارتباطی هم چون عدل، احسان، رعیت پروری، غریب نوازی، عشق، تواضع، قناعت و... می آراید. سعدی در گلستان نیز نمایشگاهی از رابطه های انسان باخدا را به معرض نمایش گذاشته است. درواقع گلستان، گنجینه ی گران بهایی از روابط فرد باخدا ، فرد با فرد و فرد با اجتماع می باشد. این پژوهش بر آن است که رابطه انسان با خویشتن را در بوستان و گلستان سعدی، موردبررسی قرار دهد و با آوردن بیت هایی به عنوان نمونه، چگونگی این پیوندها و رابطه ها را بیان کند و در آخر، نگرش کلی سعدی در باب انسان، را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
نویسندگان
یوسف یوسفی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه