برداشت های دانش آموزان از تاثیر همسالان خجالتی یا پرحرف بر یادگیری گروهی در کلاس زبان

یادگیری گروهی در کلاس های زبان یکی از راهبردهای کلیدی در نظام های آموزشی معاصر است که می تواند فرصت های گسترده ای برای تعامل، تمرین عملی زبان و تقویت مهارت های ارتباطی ایجاد کند. در چنین محیط هایی، دانش آموزان با ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری متفاوت گرد هم می آیند و هر یک می توانند به شیوه ای خاص بر فرآیند یادگیری جمعی اثرگذار باشند. یکی از مسائل مهم در این زمینه، نقش همسالانی است که یا خجالتی و کم حرف هستند یا در مقابل، پرحرف و پرانرژی به شمار می آیند. این تفاوت ها می تواند موجب بروز فرصت ها و چالش هایی در جریان یادگیری گروهی شود که توجه دقیق به آن ها ضروری است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با هدف بررسی و تبیین برداشت های دانش آموزان از تاثیر همسالان خجالتی یا پرحرف بر یادگیری گروهی در کلاس های زبان انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با گروهی از زبان آموزان سطح متوسط و پیشرفته گردآوری گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، کدگذاری و تحلیل شد. تلاش شد تا با تمرکز بر روایت های دانش آموزان، ابعاد مختلف تجربه ی آنان از کار گروهی و تعامل با همسالان دارای ویژگی های شخصیتی متفاوت روشن شود. یافته های این پژوهش نشان داد که حضور همسالان خجالتی در گروه، گرچه ممکن است از نظر کمیت مشارکت محدود باشد، اما اغلب از نظر کیفیت نقش مهمی ایفا می کنند. بسیاری از دانش آموزان اذعان داشتند که همسالان خجالتی معمولا شنوندگان دقیق تری هستند و به جای بیان مکرر نظرات سطحی، در مواقع لازم با نکاتی عمیق تر و دقیق تر به غنای بحث کمک می کنند. این ویژگی موجب می شود که گروه از سطحی نگری فاصله گرفته و به تفکر نقادانه نزدیک تر شود. افزون بر این، دانش آموزان خجالتی به واسطه ی آرامش و سکوت خود، فضا را برای تمرکز بیشتر در گروه فراهم می سازند. در مقابل، بیشتر شرکت کنندگان به این نکته اشاره کردند که همسالان پرحرف باعث پویایی، انرژی و جریان مداوم گفتگو می شوند. حضور آن ها موجب می گردد فضای گروه خشک و منفعل نباشد و بسیاری از دانش آموزان خجالتی یا کم تجربه به واسطه ی این پویایی ترغیب به مشارکت شوند. با این حال، چالش اصلی در تعامل با این دسته از افراد، سلطه ی بیش از حد بر روند گفتگو و کاهش فرصت برابر برای سایر اعضاست. برخی دانش آموزان اظهار داشتند که گاهی همسالان پرحرف، ناخواسته یا آگاهانه، روند طبیعی یادگیری جمعی را تحت الشعاع قرار می دهند و اجازه ی بروز و ظهور ایده های دیگران را نمی دهند. تحلیل عمیق تر داده ها نشان داد که تعامل میان این دو تیپ شخصیتی، در صورتی که به طور آگاهانه و هدفمند توسط معلم مدیریت شود، می تواند به نتایج مطلوبی منجر گردد. برای مثال، وقتی دانش آموزان پرحرف به گونه ای هدایت می شوند که فرصت های برابر برای دیگران ایجاد کنند، انرژی و پویایی آن ها می تواند موتور محرک گروه باشد.

کلیدواژه ها:

یادگیری گروهی ، دانش آموزان خجالتی ، دانش آموزان پرحرف ، کلاس زبان ، تعامل همسالان