تاثیر بلندمدت آموزش هوشمند بر خلاقیت و تفکر انتقادی دانش آموزان

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش هوشمند بر خلاقیت و تفکر انتقادی دانش آموزان بود. این پژوهش با رویکرد مرور نظام مند و تحلیل محتوای کیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات علمی منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ در حوزه آموزش هوشمند، خلاقیت و تفکر انتقادی بود که در نهایت ۲۵ مقاله بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرم استخراج اطلاعات گردآوری و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی و در صورت امکان فراتحلیل کمی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که آموزش هوشمند به طور معناداری موجب ارتقای خلاقیت و تفکر انتقادی دانش آموزان می شود. این تاثیرات از طریق افزایش تعامل، بازخورد فوری، یادگیری مبتنی بر پروژه و مسئله، و استفاده از ابزارهای دیجیتال حاصل می گردد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که اثرات آموزش هوشمند در بلندمدت پایدار باقی می مانند و به زندگی تحصیلی و شغلی دانش آموزان منتقل می شوند. نتیجه گیری کلی پژوهش این است که آموزش هوشمند می تواند به عنوان یک رویکرد نوین و موثر در نظام آموزشی ایران و جهان مورد توجه قرار گیرد. توسعه زیرساخت های هوشمند، آموزش معلمان و تدوین برنامه های درسی مبتنی بر مهارت های قرن ۲۱ از جمله الزامات تحقق این هدف است.

کلیدواژه ها:

آموزش هوشمند ، خلاقیت ، تفکر انتقادی ، مدارس هوشمند ، مهارت های قرن ۲۱