تجربه زیسته ی دانش آموزان از «به کارگیری بدن و حرکت» در یادگیری مفاهیم ریاضی (جمع و تفریق با حرکت)
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IRNHAMAYESH01_148
تاریخ نمایه سازی: 10 آذر 1404
چکیده مقاله:
ریاضی به عنوان یکی از اساسی ترین دروس مقطع ابتدایی، همواره جایگاهی ویژه در برنامه های درسی داشته و میزان موفقیت دانش آموزان در این درس، به طور مستقیم بر اعتمادبه نفس، نگرش تحصیلی و عملکرد آینده آنان در دیگر دروس تاثیر می گذارد. با وجود این اهمیت، بسیاری از دانش آموزان در سال های ابتدایی تحصیل، ریاضی را درسی دشوار، خشک و انتزاعی تلقی می کنند و درک مفاهیم پایه ای همچون جمع و تفریق را با مشکل مواجه می شوند. پژوهش های مختلف در حوزه تعلیم و تربیت نشان داده است که یکی از دلایل اصلی این چالش، شیوه های سنتی و حافظه محور آموزش ریاضی است که بیش از آنکه بر تجربه و عمل دانش آموزان تکیه کند، بر بازتولید فرمول ها و تمرین های نوشتاری تاکید دارد. در سال های اخیر، رویکردهای نوینی مطرح شده اند که تلاش دارند یادگیری ریاضی را از قالبی انتزاعی به فرایندی عینی و ملموس تبدیل کنند. یکی از مهم ترین این رویکردها، بهره گیری از بدن و حرکت در فرایند یاددهی–یادگیری است.پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته ی دانش آموزان از به کارگیری بدن و حرکت در یادگیری مفاهیم ریاضی (جمع و تفریق) طراحی و اجرا شد. روش تحقیق کیفی و رویکرد پدیدارشناسی تفسیری انتخاب گردید تا امکان ورود عمیق به جهان ذهنی و ادراکی دانش آموزان فراهم شود. شرکت کنندگان پژوهش، گروهی از دانش آموزان پایه دوم ابتدایی بودند که در جریان چند جلسه آموزشی، مفاهیم جمع و تفریق را از طریق بازی ها و فعالیت های حرکتی نظیر جابه جایی در کلاس، استفاده از کارت های تصویری همراه با حرکت، و ایفای نقش در سناریوهای عددی تجربه کردند. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی گردآوری شد و تحلیل داده ها بر اساس روش کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت.یافته های این پژوهش نشان داد که تجربه بدن مند در یادگیری جمع و تفریق، برای دانش آموزان دارای چند لایه معنا بود. در سطح نخست، آنان گزارش کردند که فهم عدد و عملیات ریاضی برایشان ملموس تر و قابل درک تر شده است. به عنوان نمونه، حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر در کلاس به عنوان نمادی از اضافه کردن یا کم کردن، به آنان کمک کرده تا رابطه بین اعداد را درک کنند. در سطح دوم، تجربه حرکتی با هیجان، نشاط و انگیزش همراه بود. دانش آموزان اظهار داشتند که برخلاف کلاس های سنتی ریاضی، در این جلسات احساس خستگی، اضطراب یا ترس از اشتباه نداشتند و یادگیری برایشان شبیه به یک بازی دسته جمعی بود. در سطح سوم، تجربه حرکت محور موجب تقویت تعاملات اجتماعی و احساس تعلق گروهی شد؛ به گونه ای که همکاری برای اجرای فعالیت ها، هم فکری برای حل مسائل و حمایت متقابل از یکدیگر، روابط میان دانش آموزان را عمیق تر کرد.به طور کلی، این پژوهش نشان داد که تجربه زیسته ی دانش آموزان از یادگیری حرکتی در ریاضی، تجربه ای غنی، معنادار و تحول آفرین است که می تواند بسیاری از چالش های سنتی آموزش این درس را برطرف سازد. این نتایج، اهمیت توجه به بدن و حرکت را در طراحی یادگیری یادآور می شود و نشان می دهد که یادگیری واقعی، زمانی رخ می دهد که ذهن، بدن و احساس در تعامل با یکدیگر قرار گیرند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
نجمه اکبری
کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان هاشمی نژاد پردیس ثامن الحجج، مشهد، ایران
زهرا امینی فر
کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان هاشمی نژاد پردیس ثامن الحجج، مشهد، ایران