تاثیر استفاده از سوال های باز بر تفکر انتقادی و انگیزه یادگیری دانش آموزان پایه ی کنکور

در سال های اخیر، آموزش مبتنی بر سوال های باز به عنوان رویکردی نوین در تقویت تفکر انتقادی و انگیزه یادگیری دانش آموزان مورد توجه پژوهشگران حوزه آموزش ریاضی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر به کارگیری سوال های باز بر رشد تفکر انتقادی و انگیزه یادگیری دانش آموزان پایه کنکور است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش تحلیل تماتیک انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان و دبیران ریاضی دوره متوسطه دوم بوده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. پس از تحلیل محتوایی داده ها، سه تم اصلی شامل «افزایش عمق درک و تحلیل ریاضی»، «رشد خودکارآمدی و انگیزش درونی»، و «تحول در نگرش به یادگیری مسئله محور» استخراج شد. نتایج نشان داد که استفاده از سوال های باز نه تنها موجب ارتقای مهارت های تحلیل و استدلال در میان دانش آموزان می شود، بلکه سطح انگیزش تحصیلی آنان را نیز به طور معناداری افزایش می دهد. دبیران نیز اظهار داشتند که طرح این نوع سوال ها باعث می شود دانش آموزان با رویکردی جست وجوگرانه به مفاهیم ریاضی بنگرند و از حالت صرفا پاسخ محور فاصله بگیرند. یافته ها همچنین نشان داد که سوال های باز می توانند ابزاری موثر در جهت تغییر نگرش سنتی آموزش ریاضی باشند و به توسعه ی یادگیری خودتنظیمی و خلاقیت در دانش آموزان منجر شوند. در مجموع، نتایج این تحقیق تاکید دارد که به کارگیری سوال های باز، بستری مناسب برای پرورش تفکر انتقادی و انگیزه پایدار یادگیری در میان دانش آموزان پایه ی کنکور فراهم می سازد و می تواند در سیاست گذاری های آموزشی آینده مورد توجه جدی قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

سوال های باز ، تفکر انتقادی ، انگیزه یادگیری ، آموزش ریاضی ، پایه ی کنکور