تاثیر تغذیه مناسب، خواب و سلامت جسمی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 37

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SREDCONF01_2669

تاریخ نمایه سازی: 9 آذر 1404

چکیده مقاله:

تغذیه مناسب، الگوهای خواب منظم و سلامت جسمی از بنیادی ترین عوامل زیستی و رفتاری اند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی کودکان دوره ابتدایی تاثیر می گذارند. شواهد گسترده بین رشته ای، از علوم اعصاب موسوم به نوروهیومانیسم گرفته تا پزشکی رفتاری و روان شناسی تربیتی، نشان می دهند که کیفیت تغذیه و خواب در سال های آغازین زندگی با کارکرد شبکه های مغزی کلیدی همچون قشر پیش پیشانی پشتی جانبی (DLPFC)، قشر سینگولیت قدامی (ACC) و ساختارهای لیمبیک نظیر آمیگدالا مرتبط است؛ این نواحی نقش اساسی در توجه پایدار، حافظه کاری، تنظیم هیجان و کنترل تکانه دارند و هرگونه اختلال در دریافت مواد مغذی یا بی نظمی خواب می تواند منجر به کاهش کارآمدی این سامانه ها شود. پژوهش های اخیر نشان داده اند که کمبود ریزمغذی ها—از جمله آهن، ویتامین B۱۲، روی و اسیدهای چرب امگا–۳—در کنار مصرف نامنظم صبحانه با کاهش فعالیت نورونی وابسته به متابولیسم گلوکز و افت ظرفیت پردازش شناختی همراه است. ساختارهای پیش پیشانی، که بیشترین حساسیت را به سطوح انرژی، گلوکز و اسیدهای چرب ضروری دارند، در شرایط کمبود تغذیه ای به ویژه در کارآمدی حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی دچار افت عملکرد می شوند. از سوی دیگر، خواب ناکافی—خصوصا خواب کمتر از ۹ تا ۱۱ ساعت برای کودکان این دوره—موجب افزایش فعالیت آمیگدالا و کاهش اتصال عملکردی آن با ACC شده و به بی نظمی هیجانی، کاهش توجه انتخابی و افت انگیزش تحصیلی می انجامد. سلامت جسمی نیز از طریق افزایش سطح فعالیت بدنی، بهبود جریان خون مغزی و ترشح منظم نوروترنسمیترهایی مانند دوپامین و سروتونین، زمینه شکل گیری «اقلیم هیجانی» مثبت در کلاس درس را فراهم می کند؛ اقلیمی که نقش تعیین کننده ای در خودکارآمدی هیجانی، مشارکت دانش آموزان در فعالیت های یادگیری و کاهش رفتارهای پرخطر دارد. افزون بر این، محور HPA و هورمون کورتیزول—به عنوان شاخص موثر بر استرس تحصیلی—در تعامل با کیفیت خواب و وضعیت تغذیه تنظیم می شود و می تواند میانجی گر بخشی از ارتباط میان سلامت جسمی و عملکرد تحصیلی باشد. دانش آموزانی که از تغذیه متعادل، روال خواب پایدار و فعالیت بدنی کافی برخوردارند، نه تنها در شاخص های شناختی (مانند حافظه، توجه و سرعت پردازش)، بلکه در شاخص های عاطفی اجتماعی نظیر تنظیم هیجان، انگیزش یادگیری و تعاملات همسالان نیز سطوح بالاتری از عملکرد نشان می دهند. بنابراین، نتایج مجموعه مطالعات اخیر تاکید می کنند که ارتقای تغذیه سالم، بهداشت خواب و سلامت جسمی باید در سیاست گذاری آموزشی و برنامه های مدرسه ای جایگاهی مرکزی داشته باشد، زیرا این عوامل زیربنایی به طور هم افزا مسیر رشد شناختی، هیجانی و تحصیلی کودکان را بهبود می بخشند.

نویسندگان