تاثیر فلسفه های کنفوسیوس، دائوئیسم و بودیسم بر فرهنگ چین

فرهنگ چین یکی از کهن ترین و غنی ترین فرهنگ های جهان است که ریشه های آن را می توان در سه مکتب اصلی فلسفی کنفوسیوسیسم، دائوئیسم و بودیسم جست وجو کرد. هر یک از این فلسفه ها نه تنها به عنوان نظام های فکری، بلکه به مثابه شیوه های زیست و الگوهای اجتماعی در شکل دهی به سنت ها، ارزش ها و ساختارهای فرهنگی چین نقشی بنیادین ایفا کرده اند. کنفوسیوسیسم با تاکید بر نظم اجتماعی، اخلاق خانوادگی و سلسله مراتب، بنیان روابط اجتماعی و سیاسی را سامان بخشید. در مقابل، دائوئیسم با آموزه های هماهنگی با طبیعت و پرورش درونی، بعدی معنوی و هنری به فرهنگ افزود. بودیسم، که در دوران سلسله هان وارد چین شد، با تاکید بر رهایی از رنج و گسترش آیین های آیینی و هنری، تلفیقی منحصر به فرد میان اندیشه های بومی و فرامنطقه ای پدید آورد. این مقاله با بررسی تطبیقی و تحلیلی این سه مکتب، به تبیین نقش آن ها در شکل گیری سنت های اجتماعی، هنر، ادبیات، آیین ها و حتی سبک زندگی چینی می پردازد و نشان می دهد که بدون درک پیوند این فلسفه ها، فهم کامل فرهنگ چین ناممکن است.

کلیدواژه ها:

فرهنگ چین ، کنفوسیوس ، دائوئیسم ، بودیسم در چین ، فلسفه های شرقی ، سنت ها و آیین های چینی ، هنر و ادبیات چین