نقش هوش مصنوعی در شخصی سازی مسیر یادگیری دانش آموزان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 11

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NHLECONF01_1499

تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1404

چکیده مقاله:

تحولات سریع فناوری های نوین و به ویژهپیشرفت های هوش مصنوعی، فرصت هایبی سابقه ای برای بهبود کیفیت آموزش و یادگیری فراهم کرده است. یکی از کاربردهای کلیدی هوش مصنوعی در آموزش، شخصی سازی مسیر یادگیری دانش آموزان است که بر اساس توانایی ها، سبک های یادگیری، علاقه ها و نیازهای فردی، فرآیند یادگیری را بهینه می کند و یادگیرندگان را به سمت یادگیری فعال و عمیق هدایت می نماید. شخصی سازی مسیر یادگیری به معنای طراحی مسیر آموزشی منحصر به فرد برای هر دانش آموز است که با تحلیل داده های آموزشی و ارائه بازخوردهایفردمحور، نقاط قوت و ضعف یادگیرنده را شناسایی کرده و فرآیند یادگیری را بر اساس توانایی ها و نیازهای او تنظیم می کند. روش های سنتی آموزش به دلیل ارائه یکسان و کلیشه ای محتوا، غالبا قادر به پاسخگویی به نیازهای متنوع دانش آموزان نیستند و یادگیری سطحی، افت انگیزه و کاهش مشارکت دانش آموزان را به همراه دارند. هوش مصنوعی با استفاده از الگوریتم های یادگیری تطبیقی، تحلیل داده ها و پردازش رفتار یادگیری، امکان ارائه مسیرهای یادگیری منعطف و متناسب با هر دانش آموز را فراهم می کند و یادگیرندگان را در تمرین مهارت های شناختی، تفکر انتقادی و حل مسئله توانمند می سازد. سیستم های هوشمند آموزشی با ارائه تمرین های متناسب با سطح دانش و ارائه بازخورد فوری، موجب افزایش انگیزه، مشارکت فعال و اعتماد به نفس دانش آموزان می شوند و یادگیری عمیق و پایدار را تقویت می کنند. همچنین، این فناوری می تواند معلمان را در شناسایی نیازهای فردی دانش آموزان، طراحی فعالیت های هدفمند و مدیریت کلاس هوشمند یاری کند و به عنوان یک ابزار کمکی در فرآیند یادگیری فردمحور عمل نماید. با این حال، استفاده از هوش مصنوعی در شخصی سازی مسیر یادگیری نیازمند توجه به ملاحظات اخلاقی و اجتماعی نیز است. حفظ حریم خصوصی دانش آموزان، جلوگیری از وابستگی ذهنی بیش از حد به فناوری و تضمین عدالت آموزشی از جمله چالش های مهم این حوزه هستند که بدون مدیریت صحیح می توانند اثرگذاری مثبت فناوری را محدود کنند. بنابراین، بهره گیری بهینه از هوش مصنوعی نیازمند طراحی چارچوب های استاندارد، آموزش معلمان و تلفیق مناسب با روش های سنتی آموزشی است تا اثرگذاری آن بر یادگیری فردی و مهارت های شناختی دانش آموزان به حداکثر برسد. نتیجه گیری کلی این پژوهش نشان می دهد که هوش مصنوعی، با فراهم کردن محیط های یادگیری تطبیقی، ارائه بازخورد فردمحور و شناسایی نیازهای خاص هر دانش آموز، نقش بسیار مهمی در شخصی سازی مسیر یادگیری ایفا می کند و می تواند پایه ای علمی و عملی برای ارتقای کیفیت آموزش، افزایش انگیزه، تقویت مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله و توسعه یادگیری مادام العمر فراهم آورد.

نویسندگان

علیرضا دشتی زاده

کاردانی آموزش ابتدایی

الهام پسکوهی

کاردانی آموزش ابتدایی

امیررضا خواجه پور

کاردانی آموزش ابتدایی

محدثه نارویی

کارشناسی آموزش ابتدایی