نقش تعامل خانه و مدرسه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 15
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NHLECONF01_1484
تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1404
چکیده مقاله:
تعامل سازنده و مستمر خانه و مدرسه یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های پیشرفت تحصیلی و رشد همه جانبه دانش آموزان است که هم بر عملکرد درسی و هم بر انگیزه، اعتمادبه نفس و رفتار آنان اثر می گذارد. هرچه خانواده و مدرسه در اهداف، شیوه های تربیتی و پیام های آموزشی هماهنگ تر عمل کنند، احساس امنیت، ثبات و حمایت در دانش آموز افزایش یافته و زمینه برای یادگیری عمیق تر و پایدارتر فراهم می شود. خانه و مدرسه دو نهاد اصلی تربیتی اند که اگر در کنار هم و نه در مقابل هم قرار گیرند، نقش مکمل در شکل گیری شخصیت، عادات مطالعه و نگرش به درس ایفا می کنند. همسویی این دو محیط باعث می شود پیام های متناقض تربیتی کاهش یابد و دانش آموز با معیارها و انتظارات روشن تری روبه رو شود و در نتیجه تمرکز و ثبات بیشتری در فرآیند یادگیری داشته باشد. پژوهش ها نشان می دهد ارتباط مستمر والدین با کادر مدرسه با شاخص هایی مانند نمرات بالاتر، موفقیت در آزمون ها، کاهش ترک تحصیل و رشد شخصیت تحصیلی مثبت همراه است. در چنین شرایطی، مشکلات درسی، عاطفی یا رفتاری دانش آموز زودتر شناسایی شده و با همکاری دو سویه خانه و مدرسه، راه حل های مناسب سریع تر اجرا می شود که از افت تحصیلی پیشگیری می کند. تعامل سازنده، شناخت دوطرفه را افزایش می دهد؛ معلم از وضعیت خانوادگی، ویژگی های شخصیتی و نیازهای خاص دانش آموز آگاه می شود و والدین نیز از شیوه های آموزشی، انتظارات مدرسه و وضعیت واقعی فرزند خود در کلاس مطلع می گردند. این شناخت امکان برنامه ریزی آموزشی و تربیتی دقیق تر، انتخاب روش های انگیزشی مناسب و تنظیم تکالیف متناسب با توانایی ها را فراهم می کند و در نهایت کیفیت یادگیری را ارتقا می دهد. حضور و مشارکت والدین در فعالیت های مدرسه، جلسات و برنامه های فرهنگی و آموزشی، برای دانش آموز نشانه ای عینی از اهمیت درس و مدرسه در نگاه خانواده است و به تقویت انگیزه و تعهد تحصیلی او کمک می کند. در چنین فضایی، دانش آموز احساس می کند موفقیت او دغدغه مشترک والدین و معلمان است و همین احساس حمایت، تلاش و پشتکار او را در برابر دشواری های درسی افزایش می دهد. تعامل خانه و مدرسه الگویی عملی از احترام، مسئولیت پذیری و گفت وگوی سازنده برای کودک فراهم می آورد و بر یادگیری مهارت های اجتماعی و خودنظم دهی او اثر مثبت می گذارد. وقتی کودک می بیند بزرگسالان مهم زندگی اش در فضایی همکارانه برای پیشرفت او گفتگو و برنامه ریزی می کنند، خود نیز به تدریج رفتار مسئولانه تر، مشارکت فعال تر در کلاس و همکاری بیشتر با قوانین مدرسه را می آموزد. از دید تربیتی، پیوند خانه و مدرسه به اصلاح روش های تربیتی خانواده، کاهش خطاهای رفتاری با فرزند و بهبود جو عاطفی منزل کمک می کند که خود زمینه ساز تمرکز و یادگیری بهتر است. این هماهنگی همچنین می تواند از شکل گیری نگرش های منفی دانش آموز نسبت به مدرسه و معلم جلوگیری کرده و تصویر مثبت تری از نظام آموزشی در ذهن او ایجاد کند. در سطح کلان، نظام آموزشی زمانی می تواند به اهداف خود در پرورش شهروندان آگاه و توانمند نزدیک شود که خانواده را شریک واقعی فرآیند تعلیم و تربیت بداند و سازوکارهای پایدار برای تعامل ایجاد کند. بنابراین، تعامل هدفمند، منظم و محترمانه خانه و مدرسه نه تنها عامل مهم پیشرفت تحصیلی فردی دانش آموزان است، بلکه به ارتقای کیفیت کلی آموزش و بهداشت روانی محیط های یادگیری نیز کمک می کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سارا عطاپور
دانش آموخته ی کارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی