بررسی واژگان مشترک در علم زیست شناسی و ادبیات فارسی تحلیل تعاملات معنایی و چالشهای معادل سازی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 0

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MISCONF02_150

تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1404

چکیده مقاله:

زبان به عنوان وسیله ای برای انتقال مفاهیم و افکار، همواره در تحول و تکامل بوده است. واژگان به عنوان بنیادی ترین واحدهای زبان، نقش کلیدی در شکل گیری و انتقال معانی دارند. در این میان، تعاملات بین علوم مختلف و ادبیات به عنوان یکی از مهم ترین زمینه های غنی سازی واژگان، مورد توجه قرار گرفته است. علم زیست شناسی، که به بررسی موجودات زنده و تعاملات آن ها با یکدیگر و محیط زیست می پردازد، زبان و واژه های خاص خود را دارد که هر یک بار معنایی خاصی را به همراه می آورند.از سوی دیگر، ادبیات فارسی، با تاریخ غنی و تنوع بی نظیرش، معانی عمیق تری از زندگی، انسان و طبیعت را در خود گنجانده است. این دو حوضه، هرچند به نظر می رسد در ظاهر تفاوت های زیادی دارند، اما در عمق، تعاملات معنایی و واژه های مشترکی را به اشتراک می گذارند که می تواند به درک عمیق تری از هر دو حوزه منجر شود.این مقاله به بررسی واژگان مشترک در علم زیست شناسی و ادبیات فارسی می پردازد و تلاش می کند با تحلیل تعاملات معنایی این واژگان، به چالش های موجود در معادل سازی آن ها بپردازد. بدین منظور، با مطالعه تطبیقی در عرصه های مختلف، نشان خواهیم داد که چگونه مفاهیم زیست شناسانه در ادبیات، توانسته اند غنای معنایی و زیبایی خاصی به متن های ادبی بخشند و برعکس، زبان ادبی نیز به تبیین مفاهیم علمی کمک کرده است.در نهایت، چالش هایی که در فرایند معادل سازی واژگان بین این دو حوزه وجود دارد، مورد بررسی قرار خواهد گرفت و به این سوال پاسخ خواهیم داد که چگونه می توان با بهره گیری از زبان مشترک، به درک بهتری از مفاهیم زیست شناسی و ادبیات دست یافتاین پژوهش به بررسی پیوندهای عمیق بین واژگان زیست شناسی و ادبیات فارسی می پردازد. با تحلیل تاریخی و معناشناختی، نشان می دهد که بسیاری از اصطلاحات علمی ریشه در متون ادبی کلاسیک داشته و فرهنگستان زبان فارسی با احیای این واژگان، تلاش کرده است هویت علمی زبان فارسی را تقویت کند. اما چالش هایی مانند نامانوس بودن برخی معادلها، مقاومت آموزشی و گسست از منابع جهانی، نیازمند بازنگری در شیوه های واژه گزینی است. مقاله حاضر با رویکردی بین رشته ای، راهکارهایی برای تعادل بخشی بین اصالت زبانی و کارآمدی علمی پیشنهاد می دهد

نویسندگان

میترا طالبی مقدم

لیسانس زیست شناسی