تاثیر سبک تدریس خلاقانه بر افزایش انگیزه یادگیری دانش آموزان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 14

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NHLECONF01_1435

تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1404

چکیده مقاله:

در دنیای پرشتاب و متحول امروز، نظام های آموزشی بیش از هر زمان دیگری نیازمند رویکردهایی هستند که بتوانند یادگیری را به تجربه ای عمیق، لذت بخش و پایدار تبدیل کنند. یکی از مهم ترین مولفه هایی که می تواند این هدف را محقق سازد، سبک تدریس خلاقانه معلمان است؛ سبکی که در آن معلم نه تنها انتقال دهنده دانش، بلکه طراح و هدایت گرموقعیت های یادگیری معنادار به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سبک تدریس خلاقانه بر افزایش انگیزه یادگیری دانش آموزان انجام شده است. در این مطالعه، تلاش شد تا نقش معلمان خلاق در برانگیختن اشتیاق، کنجکاوی و علاقه مندی دانش آموزان به یادگیری مورد تحلیل قرار گیرد و نحوه اثرگذاری روش هاینوآورانه تدریس در ایجاد تجربه های یادگیری فعال بررسی شود. برای تحقق اهداف پژوهش، از روش تحقیق توصیفی–تحلیلی با رویکرد پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر … در سال تحصیلی ۱۴۰۴–۱۴۰۵ بود که از میان آنان نمونه ای به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته با محورهای سبک تدریس خلاقانه، تعامل کلاسی، انگیزش درونی و نگرش نسبت به یادگیری بود. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی و با نظر متخصصان تعلیم و تربیت تایید و پایایی آن از طریق ضریب آلفایکرونباخ ۰/۸۹ به دست آمد. داده هایجمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیونچندمتغیره تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد بین سبک تدریس خلاقانه معلمان و انگیزه یادگیری دانش آموزان رابطه ای مثبت، معنادار و قوی وجود دارد (p<۰.۰۱). معلمانی که از راهبردهای نو و خلاق در تدریس استفاده می کنند – همچون یادگیری مبتنی بر پروژه، طرح مسئله، ایفای نقش، فناوری های نوین و روش هایمشارکتی – موجب افزایش حس خودکارآمدی، اعتمادبه نفس و درگیری ذهنی دانش آموزان در فرایند یادگیری می شوند. این سبک تدریس با کاهش اضطراب کلاسی و ایجاد فضای باز برای تفکر و تجربه، زمینه رشد انگیزه درونی و تمایل به یادگیری مادام العمر را در دانش آموزان فراهم می سازد. همچنین، نتایج نشان داد که استفاده از روش های خشک و سنتی در تدریس باعث افت انگیزه و کاهش کیفیت یادگیری می شود، در حالی که خلاقیت معلم به عنوان یک متغیر میانجی، نقش اساسی در تبدیل کلاس به محیطی پویا و یادگیرنده دارد. از منظر نظری، یافته های این پژوهش با نظریه های یادگیری سازنده گرایی، خودتعیین گری و انگیزش درونی هم راستا بوده و تاکید دارد که یادگیری زمانی عمیق و پایدار خواهد بود که دانش آموز در فرایند ساخت دانش مشارکت فعال داشته باشد. از دیدگاه کاربردی نیز نتایج نشان می دهد که طراحی برنامه های آموزشی برای توانمندسازی معلمان در استفاده از روش های خلاقانه، به ویژه در زمینه فناوری آموزشی، تفکر طراحی و آموزش میان رشته ای، می تواند گامی موثر در ارتقای کیفیت نظام آموزشی باشد. در نهایت، پیشنهاد می شود مسئولان آموزشی، مدیران مدارس و مراکز تربیت معلم، آموزش هایحرفه ای مرتبط با خلاقیت در تدریس را در برنامه های ضمن خدمت و کارگاه هایمهارت افزایی گنجانده و محیط های آموزشی را به گونه ای طراحی کنند که زمینه بروز خلاقیت معلمان و مشارکت فعال دانش آموزان را فراهم سازد. به بیان دیگر، برای افزایش انگیزه یادگیری دانش آموزان، لازم است ابتدا انگیزه خلاقیت در معلمان تقویت شود. پژوهش حاضر می تواند مبنایی نظری و تجربی برای مطالعات آتی در حوزه بهبود کیفیت تدریس، نوآوری آموزشی و روان شناسی یادگیری باشد و چشم اندازی تازه برای درک عمیق تر از پیوند میان خلاقیت معلم و انگیزش دانش آموز فراهم کند.

نویسندگان

زهره بخشیان

کارشناسی الهیات

قادر بخش رئیسی

کارشناسی ارشد الهیات ومعارف اسلامی

سمیرا مظفری

کارشناسی زیست شناسی

گلثوم سابکی

کارشناسی زبان وادبیات فارسی