نقش آمادگی های تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی در پذیرش هوش مصنوعی و ارتقای عملکرد پایدار شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده: رویکرد ترکیبی مدل معادلات ساختاری و تحلیل اهمیت–عملکرد
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 55
فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICMET24_153
تاریخ نمایه سازی: 4 آذر 1404
چکیده مقاله:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر آمادگی های تکنولوژیکی، سازمانی و محیطی بر عملکرد پایدار شرکت ها از طریق پذیرش هوش مصنوعی با در نظر گرفتن نقش تعدیل گری اندازه شرکت بود. جامعه آماری شامل شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده مستقر در استان تهران بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ساختاریافته برگرفته از بادقیش و سومرو (۲۰۲۴) و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی گردآوری شد.برای ارزیابی مدل اندازه گیری از معیارهای کرونباخ آلفا، پایایی ترکیبی، بارهای عاملی، میانگین واریانس استخراج شده، معیار فورنل و لارکر، بارهای عاملی متقابل و معیار منوتریت – منوتریت–هروتریت استفاده شد. همچنین برای ارزیابی مدل ساختاری معیارهای تورم واریانس، ضرایب استاندارد مسیر، ضریب تعیین، شاخص ارتباط پیش بین و اندازه اثر به کار گرفته شد. نتایج نشان داد مدل اندازه گیری و مدل ساختاری هر دو از برازش و کیفیت مناسب برخوردار هستند. آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی انجام شد.یافته ها نشان دادند هزینه پیاده سازی، مزیت نسبی، سازگاری، حمایت سازمانی، سرمایه انسانی پایدار، فشار بازار و مشتری و حمایت دولت همگی تاثیر مثبت و معناداری بر پذیرش هوش مصنوعی دارند. همچنین، برخلاف انتظار اولیه، پیچیدگی نیز تاثیر مثبت و معناداری بر پذیرش هوش مصنوعی داشت. نتایج بیانگر آن است که پذیرش هوش مصنوعی اثر مثبت و معناداری بر عملکرد عملیاتی و اقتصادی شرکت ها دارد. نقش تعدیل گری اندازه شرکت نیز تایید شد؛ به گونه ای که در شرکت های متوسط، روابط میان متغیرهای مستقل و پذیرش هوش مصنوعی و همچنین اثر پذیرش بر ابعاد عملکرد نسبت به شرکت های کوچک قوی تر و معنادارتر است.در گام تکمیلی، از تحلیل اهمیت–عملکرد برای اولویت بندی عوامل موثر بر پذیرش هوش مصنوعی استفاده شد. یافته های تحلیل اهمیت–عملکرد نشان دادند که متغیرهایی نظیر مزیت نسبی، سرمایه انسانی پایدار و حمایت سازمانی در ناحیه «تمرکز فوری» قرار دارند و نیازمند توجه مدیریتی بیشتری هستند؛ در حالی که عواملی چون پیچیدگی، سازگاری و حمایت دولت در ناحیه «حفظ و نگهداشت عملکرد» قرار گرفته اند. این تحلیل به مدیران کمک می کند تا منابع محدود خود را به حوزه هایی اختصاص دهند که بیشترین تاثیر را بر پذیرش هوش مصنوعی و در نهایت بر عملکرد پایدار دارند.این پژوهش با تلفیق چارچوب فناوری–سازمان–محیط، نقش تعدیل گری اندازه شرکت و رویکرد تحلیل اهمیت–عملکرد ، توانست تصویری دقیق و چندبعدی از سازوکارهای ارتقای عملکرد پایدار شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده ارائه دهد و افق های جدیدی را برای بهبود رقابت پذیری و بهره وری این شرکت ها ترسیم کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حدیث سرلک
دانشجوی کارشناسی ارشد بازرگانی گرایش بین الملل دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران شمال
شادان وهاب زاده منشی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال