هوش مصنوعی و آینده برنامه ریزی درسی: فرصت ها و چالش ها
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 44
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RRCONF01_2604
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404
چکیده مقاله:
در دنیای امروز که فرایندهای آموزشی با سرعتی بی سابقه در معرض تحول قرار گرفته اند، هوش مصنوعی توانسته است جایگاهی بنیادین در شخصی سازی برنامه ریزی درسی پیدا کند. این مقاله با رویکردی تحلیلی و جامعه شناختی به بررسی ابعاد گوناگون کاربرد فناوری های هوش مصنوعی در شناسایی و پاسخ به نیازهای فردی دانش آموزان می پردازد. هدف اصلی پژوهش، تبیین چگونگی بهره گیری از الگوریتم های هوشمند، داده کاوی آموزشی، و تحلیل رفتار یادگیرنده جهت ارتقای کیفیت فرایند یاددهی و یادگیری است؛ به گونه ای که هر دانش آموز بتواند مسیر تحصیلی خاص خود را با توجه به استعداد، علاقه و سرعت یادگیری اش دنبال کند. در این چکیده، ابتدا مفهوم شخصی سازی آموزشی به زبان ساده و فارسی توضیح داده می شود، سپس به بررسی دیدگاه های تربیتی و فلسفی درباره محوریت یادگیرنده و تعامل میان معلم و فناوری پرداخته می شود. شخصی سازی آموزشی به معنای طراحی تجربه های یادگیری است که به جای تمرکز بر میانگین کلاس، بر ویژگی های منحصر به فرد هر فرد تاکید دارد؛ این رویکرد مبتنی بر این اصل است که «هر دانش آموز منحصربه فرد است و نیاز به محتوای متفاوت در زمان متفاوت دارد». دیدگاه های تربیتی مدرن، به ویژه در آموزش مبتنی بر شایستگی، محوریت را به دانش آموز منتقل کرده اند؛ هوش مصنوعی ابزاری قدرتمند برای تحقق این محوریت است، چرا که می تواند حجم عظیمی از داده های تعاملی دانش آموز را در لحظه تحلیل کند و توصیه هایی را ارائه دهد که در عمل برای معلم انسانی دشوار یا غیرممکن است. در ادامه، اثر هوش مصنوعی بر عدالت آموزشی، فرصت های برابر، و رفع چالش های یادگیری تفاوتی در مدارس مورد بحث قرار می گیرد. هوش مصنوعی با شناسایی زودهنگام کاستی ها و ارائه مداخله های هدفمند، می تواند شکاف های یادگیری را کاهش داده و فرصت های برابرتری را برای دانش آموزانی که در محیط های آموزشی سنتی به حاشیه رانده می شدند، فراهم آورد. در پایان چکیده، جمع بندی نشان می دهد که فناوری های هوشمند مدارس را از آموزش های یکسان گرا به سمت الگوهای انطباق پذیر و توانمندساز سوق داده اند، که این امر مستلزم بازنگری در نقش سنتی معلم و ساختارهای مدیریتی آموزشی است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حبیبه نظامی
کارشناسی اموزش ابتدایی