موضوع روایت پژوهی :بررسی تجربه ی زیسته ی معلم در آموزش باورهای دینی و طرح مفاهیم عفاف و حجاب در میان دختران نوجوان دوره ی متوسطه اول
محل انتشار: اولین همایش بین المللی پژوهش در عصر نوین
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 13
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IECME01_1399
تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404
چکیده مقاله:
در دل این روایت، مواجهه ی یک معلم دغدغه مند با نسل جدیدی از دانش آموزان روایت می شود که زبان و زیست جهان متفاوتی با آموزه های پیشین دارند. جایی که «حجاب»، «عفاف» و «دین» دیگر مفاهیمی واضح و پذیرفته شده نیستند، بلکه به پرسش، طنز و سکوت کشیده می شوند. این تجربه برای معلم، نه تنها آشکارکننده ی شکاف نسلی، بلکه نقطه ی آغاز تحولی در نگاه آموزشی اوست. روایت از جایی شروع می شود که معلم درمی یابد باید پیش از آموزش، شنونده باشد. با شنیدن جمله ای ساده اما پرمعنا از زبان یک دانش آموز، باورها و روش های گذشته اش به چالش کشیده می شود. به مرور، سکوت ها و واکنش های مبهم دانش آموزان، پرده از مقاومتی پنهان برمی دارند؛ مقاومتی نه لزوما در برابر محتوا، بلکه نسبت به زبان و زاویه ی دید انتقال دهنده ی آن. لحظات تلخ و تکان دهنده ای از نپذیرفته شدن، معلم را به درون خود می برد. خستگی روانی، اضطراب ورود به کلاس، و سنگینی بی پاسخ ماندن تلاش ها او را وامی دارد تا صادقانه وضعیت را بپذیرد و به بازتعریف مسیر خود بیندیشد. اما این فروپاشی، آغاز دوباره است. معلم، بی آنکه خود را سرزنش کند، صدای درونی اش را می شنود و تصمیم می گیرد پیش از گفتن، درک کند؛ پیش از ابلاغ، همراه شود. پرسش های جسورانه ی دانش آموزان به تدریج فضا را از سکوت و محافظه کاری به گفت وگوهای زنده و چالشی سوق می دهد. معلم، حالا دیگر نگران ندانستن نیست، بلکه آن را بستری برای رشد مشترک می داند. نقش خود را از انتقال دهنده به راه بلند، و از دانای کل به همدل صبور تغییر می دهد. این تغییر، آرام آرام ثمر می دهد: پرسش ها عمیق تر می شوند، پاسخ ها مشارکتی تر، و حتی جمله ای از زبان یک دانش آموز ساکت، می تواند امیدی روشن در دل معلم بکارد. در پایان، روایت از فشار، تردید و تنهایی، به سکینه ای روشن ختم می شود؛ جایی که معلم نه فقط آموزش داده، که آموخته، نه فقط اثر گذاشته، که دگرگون شده است. این روایت، نه صرفا گزارشی از روند تدریس، بلکه سفری درونی ست از اضطراب تا امید، از جدایی تا گفت وگو، و از معلمی تاکیدی به معلمی تاثیرگذار.
نویسندگان
اشرف میرجانی
فوق لیسانس روانشناسی عمومی