خوانشی عقل گرایانه از دستگاه فکری ناصرخسرو و سنایی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 18

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EJPS10_148

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404

چکیده مقاله:

عقل مقوله ای بنیادین و دیرپاست که همواره در کانون توجه اندیشمندان قرار داشته و در حوزه های گوناگون معرفتی مورد واکاوی قرار گرفته است. ناصر خسرو و سنایی دو متفکر برجسته، اسلامی با گرایش هایی متفاوت در دستگاه های کلامی، به تبیین جایگاه و کارکرد عقل پرداخته اند. بررسی اشعار این دو شاعر نشان می دهد که از منظر کمی کاربرد واژه ی «عقل» در آثارشان تفاوت چندانی ندارد و در ابواب مختلف به میزان تقریبا یکسانی از آن بهره برده اند. با این حال، از منظر کیفی، اگرچه در بسیاری از عرصه های دینی، علمی و فرهنگی هم نظرند، اما در برخی مباحث اختلاف نظرهای اساسی و بنیادینی میان آنان مشاهده می شود. نظام فکری ناصر خسرو خردمحور و عقل گراست؛ او معرفت نسبت به هستی و خالق را تنها از رهگذر تعقل و خردورزی ممکن می داند و عقل را برترین ابزار دستیابی به حقیقت معرفی می کند تا آنجا که حتی عشق و دل را نیز همسنگ عقل نمی انگارد. در مقابل، سنایی با وجود تاکید بر عقل و اتکا بر معرفت، عقلانی، در مواجهه با عشق، جایگاه عقل را فروتر می بیند. از دیدگاه، او عقل به تنهایی قادر به گشودن افق های والای معرفت نیست و این دل عاشق است که انسان را به ادراک حقیقی می رساند. چنین نگرشی بیانگر خاستگاه عارفانه و عاشقانه ی اندیشه ی سنایی است که در آن، عقل صرفا برای کشف حقیقت کافی نیست و تنها با اشراق، عشق می توان به معرفت الهی دست یافت.

نویسندگان

امیرحسین جمالی هل آباد

دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران