بررسی صنعت تشبیه به اعتبار طرفین در قصاید ۱ تا ۳ دیوان خاقانی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 49

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EJPS10_123

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1404

چکیده مقاله:

این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی انواع تشبیه در سه قصیده ابتدایی دیوان خاقانی پرداخته است. در این پژوهش، تحلیل تشبیهات در سه قصیده ابتدایی دیوان خاقانی شروانی نمایانگر خلاقیت و عمق تخیل شاعر در به کارگیری ابزارهای ادبی است. خاقانی از تشبیهات متنوعی بهره برده است که شامل محسوس به محسوس، محسوس به معقول، معقول به محسوس، و معقول به معقول می شود. این تنوع تشبیهات نشان دهنده توانایی شاعر در تلفیق دنیای ملموس و جهان انتزاعی است. بسامد بالای تشبیهات معقول به محسوس (۴۹) مورد به عنوان برجسته ترین ویژگی این تحلیل شناخته شده، زیرا این نوع تشبیهات نقش مهمی در انتقال مفاهیم پیچیده و انتزاعی به زبان تصویری و قابل درک دارند. خاقانی با استفاده از تصاویر ملموس و حسی توانسته است مفاهیم عمیق، عرفانی، فلسفی، و انسانی را برای مخاطبان به شکلی هنرمندانه به تصویر بکشد. استفاده از اضافات تشبیهی فراوان نشان از نبوغ شاعر در انتخاب و ترکیب واژگان دارد. این ترکیبات، ادبی به اشعار عمق معنایی بخشیده و مفاهیم انتزاعی را به دنیای حسی پیوند داده اند. چنین خلاقیتی باعث شده است که خاقانی در میان شاعران فارسی زبان به عنوان یکی از نوآورترین و برجسته ترین ها شناخته شود. علاوه بر این، حضور عناصر فرهنگی و محیط زیستی در اشعار نشان دهنده درک عمیق خاقانی از جامعه و محیط پیرامون او است. این عناصر به اشعار او هویت بومی بخشیده و امکان برقراری ارتباط نزدیک تر با مخاطبان زمان خود و حتی مخاطبان معاصر را فراهم کرده اند. نتیجه کلی تحلیل این است که خاقانی نه تنها در خلق تصاویر شعری یک نابغه بوده، بلکه توانسته است با استفاده از ساختارهای نوآورانه در تصویرسازی و ایجاد پیوند میان حس و عقل، اثری جاودان در تاریخ ادبیات فارسی از خود برجا بگذارد. این ویژگی ها او را به عنوان شاعری بیهمتا و تاثیرگذار معرفی می کنند که هنر تصویرپردازی را به اوج خود رسانده است.

نویسندگان

علی بستانی

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد