از برزیل تا ایل؛ بررسی تطبیقی عدالت آموزشی از منظر دو مربی تربیتی ( پائولو فریره و محمد بهمن بیگی)
محل انتشار: فصلنامه آموزش پژوهی، دوره: 11، شماره: 43
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 22
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_RESRBT-11-43_002
تاریخ نمایه سازی: 29 آبان 1404
چکیده مقاله:
عدالت آموزشی به عنوان یکی از شاخص های بنیادی توسعه پایدار، مفهومی چندلایه و چندبعدی است که از سطح توزیع امکانات فراتر می رود و ابعاد بازشناختی، فرهنگی و مشارکتی را نیز دربرمی گیرد. در عصری که نابرابری های آموزشی همچنان جوامع را در سراسر جهان به چالش می کشد، گفتمان درباره سوادآموزی و عدالت آموزشی اهمیت ویژه ای پیدا می کند. در این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی عدالت از منظر دو مربی تربیتی، پائولو فریره و محمد بهمن بیگی خواهیم پرداخت. فریره، مربی تربیتی برزیلی، بر آموزش رهایی بخش مبتنی بر آگاهی انتقادی در دل ساختارهای استعماری تاکید دارد؛ در حالی که بهمن بیگی با نگاهی بومی گرا، آموزش را ابزار خودباوری در جامعه ی محروم عشایر ایران می داند. در این مطالعه ابتدا رویکردهای ناظر به عدالت آموزشی مورد بررسی قرار می گیرند و در ادامه پس از بررسی رویکرد های آموزشی پائولو فریره و محمدبهمن بیگی، به تحلیل تطبیقی نظریه های آموزشی فریره و بهمن بیگی خواهیم پرداخت که هم گرایی و واگرایی عملکرد این دو مربی را مبتنی بر رویکردهای ناظر بر عدالت آموزشی بررسی کرده و پس از آن دیدگاه های آن ها را برای تحول اجتماعی از طریق آموزش بررسی خواهیم کرد. هدف این مطالعه، روشن کردن مفاهیم گسترده تر مشارکت آن ها در آموزش بزرگ سالان، سوادآموزی و مبارزه مداوم برای عدالت آموزشی است.یافته ها نشان می دهد در پرتو پیشینه نظری ، عدالت آموزشی رویکردهای متنوعی دارد، اما جایگاه پائولو فریره را می توان عمدتا در سه حوزه ی عدالت انتقادی، اگزیستانسیالیسم آموزشی و پست مدرنیسم تربیتی تحلیل کرد و اندیشه بهمن بیگی را می توان با رویکردهای برابری فرصت، کفایت آموزشی، اگزیستانسیالیسم آموزشی، فمنیسم آموزشی و فایده گرایی اجتماعی پیوند زد.
نویسندگان
زهره افتخار افضلی
دانشگاه شیراز، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، گروه مبانی تعلیم و تربیت، شیراز، ایران
محمدحسن کریمی
گروه آموزش و پرورش دبستانی و پیش دبستانی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.
امین ایزدپناه
گروه مبانی تعلیم و تربیت، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران